به نظرتان نیاز به توجه در رابطه فقط نوعی نیاز است یا نشانه معتبری است که انسان نباید آن را نادیده بگیرد؟
توجه مهم است و فرقی نمیکند که مشغول زندگی پرمشغلهمان باشیم یا ارتقای شغلی را هدف قرار دادهایم یا در برنامهها دچار تضاد هستیم. اگر اهمیت ارتباط و توجه را بدانید، راهی برای انجام آن خواهید یافت.
آیا توجه در رابطه مهم است؟
ما با کسی که دوستش داریم ازدواج کردیم، نه فقط به این دلیل که عاشق او شدهایم، بلکه به این دلیل که توانستهایم پیر شدن خود به همراه او را ببینیم.
در کنار عهد خود، ما بر این باوریم که از قبل شریکی پیدا کردهایم که با ما همراه خواهد بود و هرگز به ما اجازه نمیدهد احساس کنیم که تنها هستیم، اما اگر متوجه شوید که میل شدیدی به جلب توجه همسرتان دارید، آن موقع باید چه کاری انجام دهید؟
برخی از مردان ممکن است کمبود وقت و توجه در یک رابطه را به اشتباه بیش از حد احساسی بدانند، مانند زنان که توجه را دوست دارند و نمیتوانند یک روز را بدون آن سپری کنند؛ اما این کاملاً درست نیست.
همه ما به هر طریقی مشتاق توجه هستیم. مطمئناً، به ندرت مردانی را میبینیم که از این مسئله شکایت کنند و بگویند «همسرم به من توجهی نمیکند»، اما مردان نیز به توجه نیاز دارند زیرا این یکی از راههای ابراز علاقه به دیگری است.
به بیان سادهتر، اگر کسی را دوست داشته باشیم، راهی پیدا میکنیم که نشان دهیم او چقدر برایمان مهم است و یکی از سادهترین راهها برای انجام این کار، توجه کردن به اوست.
عشق و توجه با یکدیگر نسبت مستقیم دارند و برای بقای یک رابطه بسیار مهم هستند.
این مسئله را به یاد داشته باشید که توجه مهم است.
اثرات عدم توجه در رابطه
اگر یکی از طرفین توجه کافی را از دیگری دریافت نکند، این مسئله میتواند زنجیرهای از واکنشها را ایجاد کند و حتی منجر به اختلافات بزرگتر در رابطه شود. نیازی نیست گیج شوید، چرا که این موقعیت قابل تغییر است.
عدم توجه در رابطه مانند عدم ارتباط است؛ آنها متصل هستند.
اگر یکی از طرفین نتواند وقت و توجه کامل خود را به دیگری و همچنین رابطه نشان دهد، تأثیراتی ایجاد میشود که در ادامه به برخی از آنها میپردازیم.
۱. از دست دادن ارتباط
اگر به همسرتان عشق و توجهی که شایسته اوست را نشان ندهید، این تأثیر آشکاری خواهد داشت.
در چنین حالتی، شما از یکدیگر دور خواهید شد. گفتگوهای معمول در آخر شب اکنون تبدیل به صحبت یک بار در ماه شده است و به زودی، به هیچ تبدیل میشود. شما با یکدیگر در یک تخت میخوابید و در یک خانه زندگی میکنید، اما اکنون غریبه شدهاید.
آیا باید به جایی برسد که همسرتان به دنبال توجه و عشقی باشد که همیشه باید در رابطه شما وجود داشته باشد؟ آیا باید بشنوید که او میپرسد: «چرا من به توجه احتیاج دارم؟»
قبل از اینکه این ارتباط خاص را از دست بدهید، یاد بگیرید که در روابط توجه بینهایتی داشته باشید.
۲. بیاحساس بودن
عدم توجه در روابط ما را از بسیاری جهات بیاحساس میکند. با گذشت زمان، ما دیگر نیازهای شریک زندگی خود، پیوندی که باید روی آن کار کنیم و خانوادهای که میخواهیم بسازیم را نخواهیم دید.
مهم نیست که چه دلایلی برای بیتوجهی به همسرتان دارید، آنها ارزش ندارند.
۳. عزت نفس پایین
اگر همسرتان به نادیده گرفته شدن عادت کند، به احتمال زیاد عزت نفس بسیار پایینی خواهد داشت. این مسئله بهطور قابل توجهی بیش از آنچه شما میتوانید تصور کنید، بر او تأثیر میگذارد.
او شروع به فکر میکند که در یک رابطه به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرد، شاید چون ارزش آن را ندارد و این احساس میتواند هر کسی را بشکند.
۴. عدم صمیمیت
اگر شریک زندگیتان را نادیده بگیرید، به احتمال زیاد، هیچ صمیمیتی نیز در رابطه شما وجود ندارد.
آیا به این دلیل است که دیگر او را دوست ندارید؟ آیا به این دلیل است که او دیگر زیبا به نظر نمیرسد؟ یا صادقانه شما مشغول هستید؟
عدم صمیمیت صدمه میزند و به آرامی رابطه شما را از بین میبرد.
۵. قرار گرفتن در معرض خیانت
فردی که از طرف شریک زندگی خود توجهی ندارد، به احتمال زیاد به شیوه مختلفی واکنش نشان میدهد.
شاید او در ابتدا غمگین و افسرده به نظر برسد، اما عدم توجه در رابطه شما درهای جدیدی را به روی افراد باز میکند تا وارد اقدام احساسی نسبت به همسرتان شوند.
این احتمالی است که باید در نظر داشته باشیم.
فردی که احساس خواسته شدن نمیکند، آسیبپذیر است و از آنجایی که مدت طولانی مورد بیتوجهی قرار گرفته است، مستعد افرادی خواهد بود که آماده هستند به او زمان و توجهی بدهند که شما نمیتوانید؛ این امر منجر به خیانت میشود.
۶ نشانه که شریک زندگیتان به توجه نیاز دارد
به رفتار همسرتان نسبت به خود بسیار توجه کنید. به احتمال زیاد، او از قبل اشارههایی در این مورد کرده است که به توجه بینهایت شما در رابطه نیاز دارد.
بسیاری از زوجها از هم جدا میشوند زیرا زن از اینکه برای توجه به مرد التماس کند، خسته شده است یا مرد در رابطه مورد توجه قرار نمیگیرد. شما میتوانید با تشخیص اینکه آیا شریک زندگیتان مانند کسی رفتار میکند که توجه میخواهد یا خیر، رابطه خود را نجات دهید.
این لیست به شما کمک میکند تا تصویر واضحی از التماس برای توجه در یک رابطه داشته باشید.
۱. شریک زندگیتان میخواهد اکثر اوقات در کنارتان باشد
اگر همسرتان همیشه دلیلی برای حضور در کنارتان پیدا میکند و هرگز شما را تنها نمیگذارد، باید بدانید که عدم توجه باعث ترس از رها شدن میشود.
۲. رفتار او پرخاشگری منفعل شده است
حالتهای رفتار پرخاشگری منفعل، نشانه آشکاری از خشم پنهان و عدم توجه در روابط است. شاید شریک زندگیتان از این فکر دائمی که چرا من به توجه نیاز دارم در حالی که طرف مقابلم ندارد، ناراضی باشد.
اگر بتوانید به همسرتان توجه بیشتری کنید تا مطمئن شوید که او خوشحال است، مفید خواهد بود.
۳. زمان بیشتری را با تلفن میگذراند
ما نمیتوانیم انکار کنیم که اکثر زوجهای مدرن با نادیده گرفتن مشکلات خود تا زمانی که ممکن است، با آنها برخورد میکنند. اگر شریک زندگیتان احساس میکند که توسط شما نادیده گرفته شده است، احتمال دارد برای پر کردن این خلاء، به فناوری تکیه کند.
برخی از مردم تماشای فیلمها و درامها را انتخاب میکنند، برخی در رسانههای اجتماعی و اخبار بیش از حد مشارکت میکنند و برخی دیگر، از صحبت کردن با دیگران از طریق برنامههای رسانههای اجتماعی احساس راحتی میکنند، زیرا احساس میکنند حمایت میشوند.
اگر شریک زندگیتان بیشتر زمان خود را با تلفن وقت میگذراند تا اینکه با شما ارتباط برقرار کند، باید به او توجه بیشتری داشته باشید تا رابطه خود را قویتر نگه دارید.
۴. او دیگر نیازهایش را بیان نمیکند
به عنوان مثال، شاید فکر کنید همسرتان ناگهان به ارتش یک نفره تبدیل شده است. او فکر میکند که میتواند از پس هر کاری و هر چیزی در زندگی برآید و دائماً هر گونه حمایتی از سمت شما را رد میکند.
این یک اشاره واضح است که در رابطه شما کمتوجهی وجود دارد. او نیاز دارد بیشتر از آنچه که در کنارش هستید، حضور داشته باشید و دیگر امیدی به درک شما ندارند. وقت آن است که متوجه شوید آنها سزاوار توجهی هستند که میخواهند.
۵. او علاقهای به صمیمی شدن ندارد
وقتی شخصی توجهی را که شایسته آن است دریافت نمیکند، احساس نارضایتی و ناخواسته شدن میکند. این جدایی باعث میشود او به شما به عنوان یک غریبه نگاه کند و برای صمیمی شدن یا داشتن رابطه جنسی، با مشکل مواجه شود.
این نشانه واضحی است که باید برای برقراری ارتباط مجدد با شریک زندگی خود، زمان با کیفیتی را با هم بگذرانید.
۶. او دورتر به نظر میرسد
برخی از افراد دوست دارند از نظر عاطفی بیش از حد وابسته باشند و همیشه در کنار شریک زندگی خود باشند، برخی تمایل دارند زمانی که احساس میکنند مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند، از همسر خود فاصله بگیرند.
سعی کنید این را درک کنید که او در اطرافتان حضور داشته است زیرا متوجه شده بود که او را میخواهید و به حضورش نیاز دارید و حالا، فکر میکند که از همراهی با او لذت نمیبرید.
۶ علت عدم توجه در رابطه
این تقریباً غیرممکن است که باور کنیم افرادی که در یک رابطه هستند، میخواهند به شریک زندگی خود صدمه بزنند.
شاید برخی از افراد ماهیت سمی داشته باشند، اما بیشتر آنها بیتوجهی میکنند چرا که از واقعیتهایی که باعث این رفتار در رابطهشان میشود، بیاطلاع هستند.
بیشتر اوقات، مردم بخش اصلی مشکل را نمیشناسند. در حالی که بسیاری از زوجها میخواهند هر اختلافی را در رابطه خود حل کنند، متأسفانه نمیدانند مشکل از کجاست.
۱. شریک زندگیتان بیش از حد در اطرافتان راحت است
گاهی اوقات، وقتی افراد احساس میکنند پذیرفته شدهاند و راحت هستند، معمولاً قوانین اساسی یک رابطه، مانند ابراز کردن خود را فراموش میکنند.
وقتی رابطهای را شروع میکنیم، تمام تلاش خود را میکنیم تا آن را به نتیجه برسانیم و وقتی رابطه به جای راحتی رسید، ابراز محبت و توجه را فراموش میکنیم.
این یکی از مهمترین دلایل عدم توجه در رابطه است.
۲. عدم تعادل زندگی شخصی و حرفهای
این درست است که تمرکز بر رشد شغلی، مسئولیتهای اجتماعی و سایر جنبههای اجتماعی ضروری است. با این حال، برخی از افراد فراموش میکنند که در حین انجام این کارها، روی زندگی شخصی خود تمرکز کنند.
شاید متوجه نشوید که آنقدر در کار و زندگی اجتماعی خود مشغول شدهاید که شروع به نادیده گرفتن مهمترین فرد زندگیتان کردهاید.
این نوع رفتار مطمئناً باعث میشود که شریک زندگیتان احساس کمبود محبت و توجه کند.
۳. شریک زندگیتان احساس ناامنی میکند
وقتی مردم نسبت به خود احساس خوبی ندارند، ناامنی خود را به شکلهای مختلف نشان میدهند. اگر بتوانید متوجه شوید که آیا عزت نفس آنها پایین است یا احساس اعتماد به نفس کمی دارند، این به شما کمک خواهد کرد.
این امر یکی از دلایلی است که شریک زندگیتان احساسات خود را ابراز نمیکند یا به شما توجه نمیکند. اگر او نسبت به خودش ناامن است، باید با او صحبت کنید و در اسرع وقت شروع به کار روی رابطه خود کنید.
احساس ناامنی میتواند باعث شود که آنها به ابراز محبت خود کمتر اهمیت دهند.
۴. سلامت روان شریک زندگیتان ضعیف است
یک اختلال عاطفی و ذهنی ممکن است در ابتدا مشکل به نظر نرسد، اما در طول زمان میتواند رابطه شما را خراب کند.
به دنبال علائم افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه، اضطراب یا اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) باشید. اگر هر یک از این علائم مشکلات سلامت روان قابل مشاهده است، لازم است که در مورد آنها صحبت کنید.
حتماً به شریک زندگیتان بگویید که در کنار او هستید و اگر در چنین مشکلاتی غرق شدهاند، برای آنها کمک حرفهای بگیرید.
۵. شریک زندگیتان شخصیت متفاوتی دارد
شاید شما از آن دسته افرادی باشید که دوست دارند احساسات خود را بیان کنند یا مطمئن شوند که شریک زندگیشان میداند که آنها کاملاً عاشق او هستند.
اما برخی افراد در این مسئله خوب نیستند و در واقع، آنها احساس راحتی نمیکنند که محبت خود را ابراز کنند. این بدان معنا نیست که آنها شریک زندگی خود را دوست ندارند، بلکه به این معنی است که آنها نمیتوانند توجه بینهایتی نسبت به رابطه و شریک زندگی خود داشته باشند.
تفاوت شخصیتها میتواند باعث احساس عدم توجه در روابط شود.
توجه کردن در رابطه به چه معناست؟
اگر میخواهید بدانید که چگونه توجه بیشتری داشته باشید، از درگیریها، جدایی و رنجش با شریک زندگیتان اجتناب کنید، باید از همان ابتدا شریکی باشید که توجه میکند. اما شما میتوانید به محض اینکه متوجه کمبود شدید، آن را تغییر دهید و روند توجه کردن را شروع کنید.
راههای زیادی وجود دارد که میتوانید از طریق آنها رابطه خود را دوباره تقویت کنید و توجه بیشتری داشته باشید. برای شروع این روند، شما میتوانید با گوش دادن به شریک زندگیتان بیشتر از آنچه که انجام دادهاید، شروع کنید. منظور او را درک کنید و در موردش سؤال بپرسید.
این کار نشان میدهد که شما به آنچه آنها میگویند علاقه مند هستید و آنها محبت بیشتری را احساس میکنند. از آنها در مورد روزشان، احساسشان، شغلشان، وضعیت خانوادهشان، آنچه در زندگیشان میگذرد و غیره بپرسید.
همه این سؤالات باعث میشود که آنها احساس دوست داشته شدن کنند و فضای خالی که در رابطهتان قرار دارد پر شود. پرسیدن در مورد زندگی شخصی و حرفهای شریک زندگیتان، بهترین راه برای توجه بیشتر است.
۴ راه برای توجه به شریک زندگی خود
اگر فکر میکنید به همسرتان توجهی را که او برایش التماس میکند نمیدهید و این مسئله در حال خراب کردن رابطه شماست، شاید بخواهید یاد بگیرید که روی رابطه خود سختتر کار کنید.
اگر شروع به توجه کردن به شریک زندگیتان نکنید، او به زودی از شما دور میشود و سپس هر دو احساس کمبود توجه در رابطه خود خواهید داشت.
در اینجا چند راه وجود دارد که میتواند به شما کمک کند تا به شریک زندگیتان توجه کنید.
۱. درک کنید که این یک تلاش آگاهانه و مداوم است
هنگامی که اشتیاق در یک رابطه شروع به محو شدن میکند، افراد از شریک زندگیشان دور میشوند و به مسائل مختلف توجه میکنند.
درک کنید که یک رابطه قوی به توجه بینهایتی از هر دوی شما نیاز دارد و برای رسیدن به آن، باید هر روز به شریک زندگیتان توجه کنید.
۲. یک سفر با هم برنامهریزی کنید
گاهی اوقات، مشغله کاری میتواند منجر به مشکل عدم توجه در رابطه شود. اگر شما فکر میکنید که میخواهید به شریک زندگیتان احساس خاص بودن بدهید اما زمان کافی ندارید، یک سفر با هم را برنامهریزی کنید.
برخی اوقات تنهایی باعث میشود شریک زندگیتان احساس ارزشمندی کند.
۳. با هم تصمیم بگیرید
گاهی اوقات، یک زندگی یکنواخت میتواند باعث شود که احساس کنید مشکلی در رابطهتان وجود دارد یا عدم توجه ایجاد شده است.
با این حال، اگر روال روزمره خود را تغییر دهید و شروع به انجام کارهای مشترک کنید، این کار میتواند یکنواختی را از بین ببرد و شما را به یکدیگر نزدیک کند.
با تصمیمگیریهای روزمره شروع کنید و آنها را با هم انجام دهید؛ چرا که از این طریق متوجه خواهید شد که هر دو تقریباً همه چیز را با هم انجام میدهید.
۴. نارضایتی آنها را درک کنید
شاید به نظر برسد که شریک زندگیتان دائماً در حال غر زدن است، اما شما باید سعی کنید احساسات او را نیز درک کنید. بهتر است در چنین شرایطی، عمیقاً به این موضوع بپردازید که چرا آنها این کار را انجام میدهند.
درک کنید که آنها از قبل احساس کمبود توجه شما را دارند و نادیده گرفتن مشکلاتشان، تنها اوضاع را بدتر میکند.
۳ راه برای جلب توجه شریک زندگی
چگونه توجه شریک زندگی خود را جلب کنیم؟
این یک روند تدریجی است اما از آنجایی که رابطه شماست، احتمالاً مایلید روی آن کار کنید.
۱. هنوز تسلیم نشوید
از شریک زندگی خود دست نکشید، اما مراقب روش خود باشید. اگر شریک زندگیتان مشغول است، شاید بخواهید از او درخواست کنید که زمان خود را خالی کند یا با یکدیگر صحبت کنید.
چیزی را تحمیل نکنید؛ در عوض، سعی کنید شریک زندگیتان را درک کنید. رایجترین دلیلی که مردم برای نادیده گرفتن همسرشان انتخاب میکنند، این است که آنها سعی میکنند غر بزنند و چنین چیزی مفید نمیباشد.
۲. به آنها احساس ارزشمندی بدهید
اگر فکر میکنید عملکردتان کافی نیست، خودتان را کمی بیشتر وارد رابطه کنید.
غذاهای مخصوص بپزید و شریک زندگیتان را ماساژ دهید؛ سپس سعی کنید با او صحبت کنید.
۳. به دنبال کمک حرفهای باشید
اگر هر دوی شما مسائل خاصی برای حل کردن دارید، بهتر است درخواست کمک حرفهای را در نظر بگیرید. این امر باعث صرفهجویی در وقت هر دوی شما میشود و نتایج عالی خواهد بود!
دریافت کمک برای حفظ رابطه خود، هرگز چیزی نیست که از آن خجالت بکشید. این مسئله چیزی است که باید به آن افتخار کرد زیرا هر دوی شما در حال تلاش برای حفظ رابطه هستید.
نتیجه
عدم توجه در رابطه میتواند یک مشکل رایج امروزی باشد، به خصوص زمانی که ما مشغله داریم و در مورد مسائل استرس میگیریم.
حتماً مطمئن شوید که به شریک زندگیتان توجه میکنید زیرا عشق، توجه و احترام رابطه شما را قوی میکند.
سلام دکتر جان پنج سال پیش با دختری ارتباط داشتم و خیلی دوستش داشتم و همیشه بهم میگفت دروغگو هستی و با رفتارش بی احترامی بهم میکرد و پیش خودم گفتم حتما ازم خوشش نمیاد دارم آزارش میدم انگار … تا یک روز بهش گفتم ولش کن برو ….حالا بعد چند سال …اتفاقی رفتم تو یک مغازه ای ؛با صاحب مغازه از قبل آشنا بودم ازش پرسیدم فامیلی خانمت چیه ..همون دوست دختر قبلیم بود .. از پسره یه سوالاتی پرسیدم …فهمیدم هرچه دختره بهم گفته بود دروغ بود …خلاصه این پنج سال همش ذهنم درگیر این بود کارم درست نبود بهش گفتم برو …از طرفی منم دوسش داشته بودم همیشه ناراحت بودم ….حالا یه خشم کینه ای نسبت به دختره تو ذهنم هست که اینقدر بهم دروغ گفته بود و نمیدونم چه کنم کمکم کنید چ کنم ؟
سلام دکتر وقتتون بخیر، دکتر من چند ماهه که در رابطه ای هستم و از اول رابطه ما هردو شور و شوق زیادی برای بیرون رفتن داشتیم و هرروز به مدت حداقل سه ساعت کنار هم گذروندیم تا الان، پارتنرم از نظر مالی مستقل نیست و درآمدی نداره، ما همیشه چندین کافه میرفتیم ولی الان تصمیم گرفتیم کمتر خرج کنیم، دیشب که این بحثو مطرح کرد من هم گفتم خب میتونیم کمتر بیرون بریم، امروز ناراحت بود و گفت که من فکر میکنم ما استارت برای هم عادی شدن رو زدیم که تو میخوای کمتر بریم بیرون، الان که داریم از تعداد بیرون رفتنا کم میکنیم این نشونه خوبی نیست، در صورتیکه من خیلی دوستش دارم، اما محدودیتهای خانوادگی دارم که بیرون باشم، اما این چند ماه اهمیتی ندادم اما الان دلم میخواد تایم بیشتری رو برای خودم وقت بگذرونم، به کارام برسم و… و بخاطر همین این پیشنهادو دادم، از طرفی اون میگه مثلا بریم تو پارک بشینیم درصورتیکه من تو پارک تو این هوا یخ می زنم و بخاطر همین اینو گفتم، اما از عصری به هم ریختم و نمیدونم چه جوابی بهش بدم؟ بگم داریم برای هم عادی میشیم؟ پیش خودم میگم نکنه واقعا همینطوره ولی میبینم خیلی دوسش دارم و اینطور نیست، من چی بگم بهش؟
در هر رابطه ای روند عادی شدن اتفاق می افتد و قرار نیست هیجان روزهای اول را 2 نفر داشته باشند. شور روزهای اول تبدیل به دلبستگی می شود و این نشانه بدی نیست
سلام دکتر جان پنج سال پیش با دختری ارتباط داشتم و خیلی دوستش داشتم و همیشه بهم میگفت دروغگو هستی و با رفتارش بی احترامی بهم میکرد و پیش خودم گفتم حتما ازم خوشش نمیاد دارم آزارش میدم انگار … تا یک روز بهش گفتم ولش کن برو ….حالا بعد چند سال …اتفاقی رفتم تو یک مغازه ای ؛با صاحب مغازه از قبل آشنا بودم ازش پرسیدم فامیلی خانمت چیه ..همون دوست دختر قبلیم بود .. از پسره یه سوالاتی پرسیدم …فهمیدم هرچه دختره بهم گفته بود دروغ بود …خلاصه این پنج سال همش ذهنم درگیر این بود کارم درست نبود بهش گفتم برو …از طرفی منم دوسش داشته بودم همیشه ناراحت بودم ….حالا یه خشم کینه ای نسبت به دختره تو ذهنم هست که اینقدر بهم دروغ گفته بود و نمیدونم چه کنم کمکم کنید چ کنم ؟
معلوم نیست اگر با شما ازدواج می کرد نوع رابطه شما چطور بود و ایا انتخاب درستی می بود. بهتر است هیچ خبری از او نگیرید و فراموش کنید موضوع را.
سلام دکتر وقتتون بخیر، دکتر من چند ماهه که در رابطه ای هستم و از اول رابطه ما هردو شور و شوق زیادی برای بیرون رفتن داشتیم و هرروز به مدت حداقل سه ساعت کنار هم گذروندیم تا الان، پارتنرم از نظر مالی مستقل نیست و درآمدی نداره، ما همیشه چندین کافه میرفتیم ولی الان تصمیم گرفتیم کمتر خرج کنیم، دیشب که این بحثو مطرح کرد من هم گفتم خب میتونیم کمتر بیرون بریم، امروز ناراحت بود و گفت که من فکر میکنم ما استارت برای هم عادی شدن رو زدیم که تو میخوای کمتر بریم بیرون، الان که داریم از تعداد بیرون رفتنا کم میکنیم این نشونه خوبی نیست، در صورتیکه من خیلی دوستش دارم، اما محدودیتهای خانوادگی دارم که بیرون باشم، اما این چند ماه اهمیتی ندادم اما الان دلم میخواد تایم بیشتری رو برای خودم وقت بگذرونم، به کارام برسم و… و بخاطر همین این پیشنهادو دادم، از طرفی اون میگه مثلا بریم تو پارک بشینیم درصورتیکه من تو پارک تو این هوا یخ می زنم و بخاطر همین اینو گفتم، اما از عصری به هم ریختم و نمیدونم چه جوابی بهش بدم؟ بگم داریم برای هم عادی میشیم؟ پیش خودم میگم نکنه واقعا همینطوره ولی میبینم خیلی دوسش دارم و اینطور نیست، من چی بگم بهش؟
در هر رابطه ای روند عادی شدن اتفاق می افتد و قرار نیست هیجان روزهای اول را 2 نفر داشته باشند. شور روزهای اول تبدیل به دلبستگی می شود و این نشانه بدی نیست