تفاوت دکتر روانشناس با روانپزشک
تفاوت دکتر روانشناس با روانپزشک
بسیاری از انسانها وقتی میخواهند به دکتر روانشناس مراجعهنمایند، چند سوال مهم در ذهنشان ایجادمیشود. اول اینکه تفاوت دکتر روانشناس با روانپزشک چیست. دکتر روانشناس با فوقلیسانس روانشناس چهفرقی دارد. چه کارهایی یک دکتر روانشناس انجاممیدهد که دکتر روانپزشک یا فوقلیسانس یا مشاور روانشناس انجامنمیدهد.
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید ببینیم یکفرد چهمسیری را طیمیکند تا بهدکتر روانشناس یا روانپزشک یا مشاور تبدیلشود. به این علت که زمانی که مسیر طی شده را نگاه کنید، میفهمید مقصد افراد کجا خواهد بود. در عین حال متوجه میشوید که چگونه و چطور این فرد میتواند به ما کمک کند.
شخصی که میخواهد وارد رشتهی روانشناسی شود، برای دریافت مدرک دکترا، ابتدا باید دورهی لیسانس روانشناسی را بگذراند. البته در بسیاری از کشورها لیسانس روانشناسی به شاخههای مختلفی طبقهبندیمیشود. از قبیل روانشناسی عمومی، بالینی، جنایی، کودک، روانسنجی، روانشناسی خانواده، روانشناسی کودکان استثنایی و …
کشورهای مختلف باتوجه بهمیزان پیشرفتگیشان در سیستم دانشگاهی، دارای طبقهبندیها و شاخههای بیشتر و راههای متفاوتتری در لیسانس روانشناسی هستند.
بعد از اتمام دورهی لیسانس روانشناسی، برای ادامهی تحصیلات، فردیکه میخواهد بهمدرک دکترای روانشناسی برسد، باید دورهی فوقلیسانس روانشناسی را نیز در یکی از رشتههای گفتهشده بگذراند.
اما نکتهی مهم اینست که در بسیاری از کشورها، شما نمیتوانید از یکسری رشتههای روانشناسی به شاخههای خاصی بروید.
مثلاً در بسیاری از کشورها از لیسانس روانشناسیعمومی یا لیسانس روانسنجی یا دیگر شاخههای روانشناسی نمیتوان وارد روانشناسی بالینی شد. بلکه افرادیکه میخواهند وارد روانشناسی بالینی شوند، باید حتما لیسانس روانشناسی بالینی را نیز طی کردهباشند. اما در بسیاری دیگر از کشورها، هم مستقیما میتوان به روانشناسی بالینی رفت. و هم میتوان از رشتههای دیگر روانشناسی مانند روانشناسیعمومی، روانسنجی، روانشناسی خانواده یا روانشناسی تعلیم و تربیت به روانشناسیبالینی رسید.
در خیلی از کشورها هم حتی میتوان از بسیاری از رشتههای غیرمرتبط به فوقلیسانس روانشناسی رسید. اما در اکثر کشورهایی که در روانشناسی پیشرفتهاند، اجازهی ورود در رشتههای بالینی یا بقیهی شاخههای روانشناسی در مقاطع فوقلیسانس و دکترا بهفرد نمیدهند اگر دورهی لیسانس مربوطهی این رشته را نخواندهباشند. که این مطلب بستگی به جایگاه روانشناسی و پیشرفت آن در کشورها تغییرمیکند.
چرا پذیرفته شدن در رشتهی روانشناسی بالینی از بقیهی رشتههای روانشناسی سختتر است؟
علت اینست که در روانشناسی بالینی، فردیکه به ایندرجه میرسد و مدرک فوقلیسانس روانشناسیبالینی میگیرد، میتواند مدرک دکترای روانشناسی بگیرد. و درنهایت اجازهی ویزیت کردن بیمار را داشته باشد. درواقع مثل پزشکیکه در شاخههای دیگر پزشکی فعالیتمیکند، دکتر روانشناس میتواند در شاخههاییکه مربوطبه بیماریهای روحی و روانی میشود، فعالیتنماید. بههمین علت است که یک دکتر روانشناس بالینی در بسیاری از کشورها جایگاه بهتری را نسبت به روانشناسیهای دیگر دارد. اما در کشورهای پیشرفته اصلا اینطور نیست. و بین روانشناسی بالینی و روانشناسی آموزشی یا روانشناسی جنایی، روانسنجی و بقیهی رشتههای روانشناسی تفاوت زیادی وجود ندارد. و تفاوت به نوع رشته مربوط میشود، نه به جایگاه کاری.
چرا بیشتر افراد تصمیم میگیرند در رشته روانشناسی بالینی تحصیل کنند؟
در بسیاری از کشورها مثل ایران، بهعلت عدموجود بستر مناسب شغلی، اکثر افراد تصمیممیگیرند در رشتهی روانشناسی بالینی تحصیلکنند. تا در نهایت بتوانند در این رشته به شغلی دستیابند. زیرا اگر دکتر روانشناس بالینی باشید، بهراحتی میتوانید در بیمارستانها، مراکز تخصصی روانشناسی یا در مطب شخصیتان مریض ویزیتکنید.
اما شاخههای دیگر روانشناسی نیازمند کار در مراکز عموما دولتی یا مراکزی بهجز بیمارستانها و مطبهای شخصی هستند. مثل روانشناس آموزشی که مکانش در مراکز آموزشی از قبیل آموزشگاهها، مدارس و دانشکدههاست. درکشورهای پیشرفته همانقدرکه روانشناسبالینی از جایگاه خوبی برخوردارست، روانشناسی در رشتههای دیگر نیز، شغل و بستر مناسب برای کار دارد. زیرا در همهی مدارس از یک روانشناس آموزشی استفاده میشود. یا از روانشناسان جنایی برای کمکبه پلیس، نیروهاییکه در تعقیب مجرمانند، در دادگاهها و زندانها استفادهمیشود. یا از روانسنجی و روانسنجانی که این رشته را مطالعهکردهاند، برای گرفتن آمار و تحقیقات استفادهمیشود.
همچنین از کسانیکه روانشناسی عمومی یا سوشال سایکولوژی (روانشناسی جامعهشناسانه) گرفتهاند، در تحقیقات علمی و جمعآوری اطلاعات برای نوشتن برنامههای بزرگ در سطح اجتماع استفادهمیشود. بههمین علت در کشورهای پیشرفته، کسی بهواسطهی دستیافتن و رسیدن بهشغل و گرفتن کار بهسمت روانشناسی بالینی نمیرود. یا یک شاخهی روانشناسی را بهعلت دریافت شغل انتخابنمیکند. بلکه هدف انتخاب رشتهی روانشناسی در اکثر کشورهای پیشرفته، علایق شخصی و میل فرد برای فعالیت در رشتهی مربوطه است. درنتیجه، موج شدید نیاز و تمایل بیش از حد به دکتر شدن یا ویزیتکردن بیمار فقط در کشورهایی دیدهمیشود که در شاخههای دیگر روانشناسی بهراحتی شغل پیدا نمیشود.
روانشناسی رشتهای است با شاخههای مختلف
تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که روانشناسی رشتهایست با شاخههای مختلف. مثلاً اگر دچار اختلال روحی یا روانی شدهاید که نیازمند درمانید، بالطبع مجبورید بهیک روانشناس بالینی که شغلش درمان بیماریهای روحی و روانی است، مراجعهکنید. اما اگر مثلاً دارای بچهای هستید که در آموزش دچار مشکل است، حتما باید به روانشناس تعلیم و تربیت مراجعهکنید. یا اگر میخواهید از قابلیتهای ذهنی کودک یا خودتان آگاهی یابید، مثلاً بدانید توانایی هوشی فرزندتان و خودتان چهحدیست، یا شخصیت خودتان را برمبنای عدد و ارقام بسنجید، نیازمند آن هستید که به یک روانسنج مراجعه نمایید. درنتیجه، هر کدام از این رشتهها در شاخهی روانشناسی، کارکرد و عملکرد متفاوتی دارند.
چه فرقی بین مقاطع روانشناسی وجود دارد؟
ابتدا بهترست بهنکته بسیارمهمی اشارهنمایم. در بسیاری از کشورها، رشتهی روانشناسی هم بهصورت ناپیوسته و هم بهصورت پیوسته وجوددارد. مثلاً در استرالیا، آمریکا، کانادا و انگلستان میتوانید هم بهصورت پیوسته به دکترای روانشناسی برسید (یعنی در بدو ورود دانشگاه بهمدت ۸ تا ۱۰سال درس خوانده و دکتر روانشناس شوید) و هم بهطور مقطع بهمقطع به این رشتهتحصیلی بپردازید (یعنی اول لیسانس و بعد فوقلیسانس و سپس در دورهی دکترا شرکتنمایید). باید بدانید برای رسیدن به دکترای روانشناسی، زمانی بین ۱۱ تا ۱۵سال احتیاج است. یعنی شخصیکه بهدرجه دکترای روانشناسی میرسد و متخصص بیماریهای روانی میشود، حداقل ۱۰ تا ۱۵سال در دانشگاه و بهمطالعه گذراندهاست.
در بسیاری از دانشگاهها و کشورها مقطع لیسانس روانشناسی بین ۳ تا ۴سال متغیر است. مثلاً در ایران، دورهی روانشناسی در مقطع لیسانس عموما ۴ ساله است. اما در بسیاری از کشورها، مقطع کارشناسی روانشناسی هم بهصورت سهساله و هم بهصورت ۴ ساله وجود دارد. که در دورههای ۳ ساله، بهصورت فشردهتر تحصیلمیکنند. بعد از اتمام دورهی لیسانس که عموما ۳ تا ۴سال طولمیکشد، در مقطع فوقلیسانس، دو تا سهسال مطالعه انجام خواهدشد. در نتیجه تا اینجا فردیکه لیسانس و فوقلیسانس را گذرانده، حداقل بین ۵ تا ۶ سال درس خواندهاست.
بعد از مقطع فوق لیسانس، در بسیاری از کشورها مقطعی به نام انفیلد وجود دارد. که انفیلد دورهی آمادهکردن فرد برای ورود به دکترا میباشد که عموما برای مدت یک تا دوسال برگزار خواهد شد. این دوره که مقطعی بین فوقلیسانس و دکترا است، در بسیاری از کشورها که سیستمآموزشی روانشناسیشان شبیه بریتانیا است انجاممیشود. مانند انگلستان، استرالیا، کانادا، هندوستان و بسیاری از کشورهای دیگر که عموما سیستم آموزشی انگلیسی را دنبالمیکنند. و سرانجام بعد از اتمام دورهی انفیلد، دورهی دکترای روانشناسی آغاز میشود. که عموما در دورهی دکترا، حداقل ۴ و حداکثر ۷ تا ۸ سال آموزش طول میکشد.
در بسیاری از کشورها مانند کشور اسکاندیناوی دکترای روانشناسی ۷ تا ۸ سال نیز میتواند به درازا بکشد. در نتیجه کسی که مدرک دکترای روانشناسی دارد، و اقدام به کار کردن در رشتهی روانشناسی به عنوان دکتر میکند، حداقل ۹ تا ۱۰ سال و حداکثر ۱۵ سال و یا بیشتر در دانشگاه درس خوانده است.
دکتر روانشناس چه تفاوتی با فوق لیسانس و لیسانس روانشناسی دارد؟
و زمانیکه فردی دچار اختلالات روحی و روانی میشود، به کدامیک از آنها باید مراجعهکند.
عموما افرادیکه در مقطع لیسانس روانشناسی فارغالتحصیل میشوند، اجازهی ویزیتکردن بیماران و درمان بیماریهای روحی و روانی را ندارند. بلکه میتوانند بهعنوان دستیار دکتر روانشناس در کلینیکها، بیمارستانها یا مراکز روانشناسی فعالیتکنند. کسانیکه وارد دورهی فوقلیسانس روانشناسی میشوند، بعد از اتمام اجازهی مشاوره در زمینههای مختلف را دارند. درواقع باتوجه به فوقلیسانسی که گرفتهاند، میتوانند بهمراجعین مشاورهدهند.
یعنی اگر فوقلیسانس روانشناسی بالینی دارند، میتوانند بهعنوان مشاور خانواده یا کودک یا هرنوع مشاورهای که مراجع نیازمندست، فعالیتکنند. البته باید بدانید اگر فرد، فوقلیسانس روانشناسی در مقطع روانسنجی دارد، فقط اجازهی انجام تستهای روانسنجی، درواقع سنجش روان مراجع را دارد. زیرا در همهی کشورهای پیشرفته، هرشخص در رشتهی خودش در شاخهای که تحصیلکرده، اجازهی فعالیتدارد. بهویژه در رشتههایی که با انسان سروکار دارند. درنتیجه، فردیکه ارشد روانسنجی است، اجازهی اجرای تستهای روانسنجی و کسیکه ارشد روانشناسی بالینی است، اجازهی مشاوره دادن و کسیکه دارای ارشد روانشناسی کودک است، اجازهی کار با کودک بهمنظور ارایهی مشاوره میباشد.
اما در مقطع دکترا کسیکه دکترای روانشناسی بالینی یا شاخههای دیگر دارد، چون مقطع دکترا را بهپایان رسانده، اجازهی درمان بیماریهای روانی دارد. و اگر در مقاطع دیگری مثل روانسنجی یا تعلیم و تربیت دارای دکترا باشد، در مقطع مربوطه میتواند به درمان اقدامنماید.
مثلاً فردی دارای دکترای تعلیم و تربیت است، میتواند تمامی اختلالات مرتبط به تعلیم و تربیت مثل اختلالاتخواندن، اختلالات هوشی یا اختلالاتی که باعث عدمیادگیری میشود را درمانکند یا کسیکه دارای دکترای روانسنجیست میتواند در حوزهی روانسنجی علاوه بر انجام کارهای آکادمیک، اقدام به سنجشروانی بیماران کند. باید بدانیم در سیستمهای پیشرفتهی درمانی دنیا، تمامی افرادیکه در یک حوزه کارمیکنند، بهصورت تیم و گروه فعالیتمیکنند. درنتیجه، پزشکی چه در حوزهی پزشکی فیزیکی و چه در حوزهی روان و درنهایت چه در حوزهی روانشناسی، امروزه از فرد-محوری به گروه-محوری رسیده و دیگر مثل قدیم نیست که یک دکتر بهتنهایی کاری انجامدهد.
در جوامع پیشرفته، زمانیکه به روانشناس بالینی مراجعهمیکنید، اگر نیازمند روانسنجی باشید، شما را مانند پزشکی که به لابراتوار میفرستد برای گرفتن تست، به روانسنج معرفیمیکند و اگر در حوزهی خودش نباشد، به هیچوجه دخالتنمیکند.
یک دکتر روانشناس بالینی در چه شاخهها و بیماریهایی فعالیت دارد؟
در واقع این سوال سوالی است که بسته به تخصصی دارد که فرد در دورهی دکترا خوانده است. بعضی مواقع، یک دکتر روانشناس در مقطع دکترا برروی یک حوزهی خاص تخصص گرفته است، مثلاً روی اختلال افسردگی یا وسواس، اضطراب؛ روی بیماریهایی از قبیل دوقطبی (درمان اختلال دوقطبی) و … . در نتیجه در اتمام دوره، این دکتر بهعلت تخصصی که در آن زمینه گرفته، تمایل بیشتر به درمان و فعالیت در همین رشته را خواهد داشت یا بعضی مواقع، یک دکتر در مقطع روانشناسی در زمان دکترای تخصصی خودش امکان دارد روی بیماریهای عصبروانی از قبیل اوتیسم یا اختلالات دیگری از این قبیل فعالیت کرده باشد؛ در نتیجه در حیطهی درمان، میل شخصیاش میتواند بهسمت کاردرمانی برای کودکان اوتیسم (درمان اختلال اوتیسم) یا کودکانی که دارای اختلالات نافذ رشد هستند، باشد.
در نتیجه باتوجه به دورهی تخصصی که دکتر روانشناس مربوطه طی کرده، روی بیماریهای مختلفی را کار میکند که این بیماریها میتواند از اختلالات جنسی تا اختلالات دیگر روانی را شامل شود. باید توجه داشته باشید که در هنگام اخذ دکترای روانشناسی، تخصصهای مختلف و رویکردهای متفاوتی وجود دارد که این رویکردها میتواند از قبیل رواندرمانی تحلیلی، روانشناسی شناخت، رویکرد شناختی، رویکردهای نوروسایکولوژی یا روان عصبشناسی و بسیاری رویکردهای دیگر شود. پس زمانیکه به دکتر روانشناس مراجعهمیکنیم، باید ببینیم دکتر مربوطه در شاخهای که ما مشکل داریم، متخصص هست یا نه. که البته در کشورهای پیشرفته، یکی دیگر از کارهای مشاور روانشناس در مقطع کارشناسی ارشد یا فوق لیسانس، ارایهی همین مشاورهی اولیه است که به کدام دکتر و به کدام متخصص باید مراجعه نمایید.
تفاوت دکتر روانشناس و روانپزشک در چیست؟
اگر دکتر روانشناس قادر بهدرمان بیماریهای روحی و روانی در شاخههای مختلف هست، پس روانپزشک چه کاری انجاممیدهد و تفاوت دکتر روانشناس و روانپزشک چیست؟
بهترست نگاه کوتاهی بهراهی که روانپزشک طیمیکند، بیندازیم. کسیکه دکترای روانپزشکی میگیرد، اول دورهی پزشکی عمومی را میخواند که در کشورهای مختلف متفاوتاست. در بسیاری از کشورها مانند ایران، این دوره بین ۶ تا ۸ سال طولمیکشد. اما در بسیاری از کشورهای دیگر که از ساختار آموزشی بریتانیا پیرویمیکنند، این دوره بین ۳ تا ۴ سال طولمیکشد. مانند کشورهای هند، انگلستان، و …
در این کشورها بهخاطر آنکه در پزشکی، مدرک دکترای عمومی وجود ندارد و لیسانس، فوقلیسانس و دکترای پزشکی وجود دارد؛ درنتیجه در دورهی لیسانس بعد از گذراندن ۴ تا ۵ سال، بهمدرک پزشک عمومی میرسند که در انگلیسی bachelor of medicine میگویند که معادل پزشکی عمومی ما میشود و زمانیکه فوقلیسانس یا master of medicine میخوانند، در یک شاخهی پزشکی تخصصمیگیرند و بعد در دورهی دکترا، زمانیکه doctor of medicine میشوند، در آن شاخه متخصصتر یا عمیقتر مطالعهمیکنند. آنگاه بعد از اتمام دورهی پزشکی عمومی، که از ۴ تا ۸ سال در کشورهای مختلف طول میکشد؛ در مقطع تخصص، رشتهی روانپزشکی را انتخابمیکنند.
فردیکه مدرک روانپزشکی دریافتمیکند، حداقل بین ۱۰ تا ۱۲سال درسخوانده که از نظر میزان دورهی تحصیل، هیچ فرقی با دکتر روانشناس ندارد. حتی بعضی مواقع کسانیکه در مقطع دکترای روانشناسی مطالعهمیکنند، شاید مدتزمان بیشتری هم بهعلت ناپیوستهبودن بین مدارک، طی کردهباشند. اما مسالهی مهم اینجاست که دکتر روانپزشک برای درمان، بیشتر رویکرد فیزیولوژی یا داروشناسی دارد. درواقع فیزیک در روانپزشکی مقدمتر از روان میباشد. یعنی متخصص روانپزشک یا اعصاب و روان، بیماریهای روان را از زاویهی تغییراتفیزیکی در اعصاب، شیمیمغز یا هورمونهای بدن انسان جستجومیکند. بههمین دلیل تلاشمیکند با تجویز دارو، فیزیولوژی، فارماکولوژی و سیستم نورولوژی بدن را تنظیمکند. و درواقع با مداخلات دارویی بهدرمان فرد کمککند.
آیا دکتر روانپزشک از دکتر روانشناس به علت تجویز دارو بهتر است؟
آیا دکتر روانشناس به علت عدم استفاده از دارو، از دکتر روانپزشک مفیدتر است؟ هیچکدام به دیگری تقدم ندارند و این معیار خوبی و بدی، باتوجه به فرهنگها متفاوت است. مثلاً در فرهنگهای شرقی از قبیل ایران، بهعلت علاقهی بیشتر به مصرف دارو، شاید خیلیها دکتر روانپزشک را مقدم بدانند. و در فرهنگهای غربی یا فرهنگهایی که در آنها پزشکی بیشتر در دسترس است (مردم راحتتر میتوانند به دانشگاههای پزشکی دسترسی داشته باشند و تحصیل کنند و فارغالتحصیل شوند)، درمانهایی که غیردارویی است مقدمتر باشد.
اما در واقع هیچیک از این دو نگرش صحیح نیستند. چون هرکدام از این دوفرد یا تخصص، کار مختلفی انجام میدهند و هرکدام بیماران مختلف و مراجعان متفاوتی را میبینند. باید توجه داشتهباشید که دکتر روانپزشک بهعلت مداخلات دارویی، بیمارانی را ویزیتمیکند و در بیماریهایی فعالیتمیکند که نیازمند دارو است. مثل اسکیزوفرنی، اسکیزوئیدها، یا بایوپولار یا بیماری دوقطبی و از این قبیل بیماریها. که به علت اختلال در شیمی مغز، مداخلهی دارویی موردنیاز است.
اما همانطور که گفتم، در بسیاری از بیماریها از قبیل اضطراب، پانیک، افسردگی و یا خیلی از بیماریهای دیگر که شیمی و فیزیک مغز دچار تغییر نمیشود، و یا بسیاری از بیماریهایی که با استفاده از دارو، توان تغییر اعصاب، نورونها، دندریتها و آکسونهای مغزی وجود ندارد مانند اختلالت یادگیری و یا اختلالاتی از این قبیل، دکتر روانشناس مداخله میکند. در واقع بهترین نوع درمان، درمانیست که بر پایهی تخصص مربوطه باشد نه بر پایهی دارو دادن و دارو ندادن. در جوامعی که در آنها پزشکی از شیوهی سنتی به شیوهی مدرن رسیده و دیگر فرد-محوری و تک-محوری معنایی ندارد، و در واقع کار گروهی و تیمی سرلوحهی درمان قرار گرفته است، میبینیم که در کلینیکها و مراکز درمانی همکاری بسیار تنگاتنگی بین دکتر روانشناس بالینی، دکتر روانپزشک، دکتر روانسنج و بقیهی شاخههای حوزهی روان، اعصاب و پزشکی وجود دارد.
چرا در ایران، یک روانپزشک، مشاوره نیز میدهد؟
چرا در کشور ایران، بسیاری از پزشکان ما در روانپزشکی اقدام به درمان بیماریهایی را میکنند که نیازمند دارو نیست. و سعی به دادن مشاوره هم دارند، مثل مشاورهی خانواده یا مشاورههای دیگر. و یا چرا بسیاری از روانپزشکان در شاخههای بالینی دخالت دارند و سعی در انجام درمانهای شناختی و غیره میکنند. و یا برعکس، چرا بسیاری از دکترهای روانشناس در بیماریهایی که نیازمند دارو هستند مداخلهمیکنند و سعیمیکنند مداخلهی غیردارویی انجامدهند.
عدم همکاری بین شاخههای مختلف موجود در رشتهی روانشناسی، فقط مربوط به این حوزه نمیشود. بلکه در کشور ما به علت نابسامان بودن شرایط کاری، در بسیاری از زمینههای دیگر هم اختلالاتی وجود دارد. مثلا در خیلی از مواقع میبینیم فردیکه متخصص گوش و حلق و بینی است، دست به عمل زیبایی نیز میزند. یا فردی که متخصص پلاستیک هست، دست به جراحیهایی در شاخههای دیگر که شاید ارتباطی به آن ندارد هم میزند. در واقع این اختلال در حوزهها، به این دلیل نیست که در آن حوزه، رشتهی مربوطه تعریف نشده است. بلکه بیشتر بهدلیل عدم ایجاد فرهنگ کار گروهی و نابسامانی بازار کار است که افراد در حوزههای دیگر مجبوربه ورودمیشوند.
البته شایان ذکر است که امروزه بسیاری از دورههای درمان در شاخهی غیردارویی به بسیاری از روانپزشکان نیز داده میشود. مثلا روانپزشکیکه دورهی روانپزشکی خود را تمامنموده، میتواند در بسیاری از دورهها از قبیل رفتاردرمانی شناختی یا دورههای تحلیلی شرکتکند. همچنین بسیاری از دورههای مبنی بر داروشناسی و مداخلات دارویی برای دکترهای روانشناس بالینی یا شاخههای دیگر روانشناسی وجود دارد. اما هیچکدام از این مسایل، این واقعیت را عوض نمیکند که حوزهی تخصصی یک روانپزشک و متخصص اعصاب و روان، حوزهی دارودرمانی و حوزهی تخصصی یک دکتر روانشناس، حوزهی درمان غیردارویی است.
سلام من مبتلا به اظطراب و بيش فعالی هستم و داروهای بوسپیرون و فلووکسامین و آتوموکستین استفاده میکنم آیا استفاده از داروهایی مثل ریتالین یا دارو های دیگه بیش فعالی میتونم استفاده کنم و باعث افزایش اظطراب و بی قراری ام نمیشه؟
داروی اصلی بیش فعالی ریتالین است. با پزشک خود مشورت کنید
سلام آقایی دکتر
میخواستم بپرسم آینده کاری رشته روانشناسی خوبه؟
و بازار کار خوبی داره؟!!
بله. در صورت توانایی و مهارت که فقط از راه تحصیل در دانشگاه بدست ننی اید می توانید به موفقیت کاری خود مطمئن باشید
سلام ببخشید آیا کسی که دکترای روانشناسی بالینی خود را زیر شاخه وزارت بهداشت گرفته جزء کادر درمان و بهداشت به حساب می اید؟
سلام وقت بخیر
میشه با مدرک روانشناسی بالینی دانشگاه ازاد مطب زد
بله.
سلام وقت بخیر آیا روان شناس هم بعد از فارغ التحصیلی از فوق لیسانس یا دکتری روپوش سفید دریافت می کند؟ چون جایی خواندم که آنها هم روپوش مخصوص به خود دارند
اگر استخدام بیمارستان باشد بله. بصورت شخصی خیر
سلام ببخشید ایا روانشناسی بالینی جز رشته های پزشکی میباشد یان؟چون بدون ازمون میخام بر اساس استعداد درخشان شرکت کنم خیلی نگرانم چون اگه پزشکی باشه معدل 17 لازمه ولی اگه غیر پزشکی باشه میتونم شرکت کنم چون معدلم 16.80 است
سوال دوم ایا اگه پزشکی باشد و ثبتنام کنم با معدل 16.80 امکان داره قبول شم؟
دکتر روانشناس بالینی با روانپزشک متفاوت است و از دو مسیر متفاوت تحصیل می کنند. برای روانپزشک شدن ابتدا باید پزشک عمومی شوید وبعد روانپزشک. ولی برای دکتر روانشناس بالینی شما باید ابتدا لیسانس بعد فوق و سپس دکتر روانشناس بالینی شوید و نیازی به پزشک شدن نیست
یعنی دکتر روانشناس به عنوان یه پزشک شناخته نمیشه؟
خیر. دکتر روانشناس مسیر پزشکی را نرفته است. دکتر روانپزشک ابتدا پزشک عمومی و سپس تخصص می گیرد
سلام وقت بخیر آقای دکتر
خواستم بپرسم دکتر روانشناس بالینی دوره های اموزشیش بیشتره یا روانپزشک؟
و کدوم یکی زود تر میتونه اقدام به کار بکنه؟
رواپزشک ابتدا پزشک عمومی می شود سپس تخصص می یرد
دکتر روانشناس ابتدا لیسانی بعد فئق لیسانس و سپس دکترا می گیرد.
ممنون دکتر کامیار سنایی. عالی بود.
خوشحالیم مقاله دکتر روانشناس مورد توجه قرار گرفت
سلام. میخواستم بدونم کسی که در رشته ی انسانی مشغول به تحصیل هست ، امکان این وجود دارد که بتونه در اینده به عنوان یه روان پزشک مشغول به کار بشه !
وقت بخیر. خیر. روانپزشک باید ابتدا پزشکی عمومی داشته باشد و سپس تخصص روانپزشکی را برای ادامه تحصیل انتخاب می کند.
سلام من مقطع ارشد را در رشته روانشناسی تربیتی دانشگاه تهران گرفتم. بعد از فارغ التحصیلی تصمیم گرفتم برای دکترا گرایشم را به بالینی تغییر بدم، امکانش وجود داره؟
از روند داشنگاه در ایران اطلاعی ندارم
Thank you!!1
سلام
دختری دارم که دبیرستان رشته تجربی میخواند ولی به تازگی به رشته روانشناسی بالینی علاقه مند شده است، در صورت امکان راهنمایی بفرمائید
متشکرم
سوال خود را بطور مشخص درباره رشته روانشناسی بالینی مطرح بفرمایید.
خسته نباشید
من یک جایی خوندم که پزشک روانشناس میتواند بعد از طی کردن مراحلی دارو نیز تجویز کند!
آیا این مطلب درست است؟؟
درود. کلمه پزشک هیچ زمان در کنار روانشناس نمیاید. پزشکی که تا خدودی روانشناسی نیز در دروس خود خوانده است روانپزشک می نامیم. روانپزشک دارو تجویز می کند اما از سویی بطور معمول قرار نیست مشاوره روانشناسی بدهد زیرا در این زمینه تخصصی ندارد.
خسته نباشید
میخواستم بدونم فردی که در رشته روانشناسی درحال تحصیل هست با گرفتن مدرک دکترا میتونه مثل روانپزشک دارو تجویز کند یا خیر
تفاوت دکتر روانشناس با روانپزشک آن است که دکتر روانشناس از راههای غیر دارویی به درمان مبادرت می کند و روانپزشک از طریق درمان دارویی. دکتر روانشناس نمی تواند دارو تجویز کند.