همجنس گرایی
بررسیها در زمینهی علم همجنس گرایی
تنوع در جهتگیری جنسی– خواه همجنسگرا، غیرهمجنسگرا، دوجنسگرا و یا تقریبا در بین این موارد- بحثهای طولانی را در سراسر جهان برانگیخته است. در ایالاتمتحده، بحثهای اخیر حول حقوق مدنی زوجهای همجنسگرا متمرکز شدهاند. در بسیاری از کشورها، همجنس گرایی غیرقانونی تلقی میشود؛ در برخی موارد، این امر مستوجب مجازات مرگ است.
اغلب، این بحثهای اجتماعی و سیاسی به «علم همجنس گرایی» منسوب میشود- و یا آنچه که ما واقعاً در مورد اینکه چرا افراد به جنسِ بخصوصی جذب میشوند، میدانیم. اگر شما این بحثها را دنبال کردهاید، احتمالاً شنیدهاید که مردم به این ایده اشاره میکنند که همجنس گرایی ژنتیکی است، یا این که مردم خوشان آن را انتخاب مینمایند. اما علم واقعاً به ما در مورد گرایش جنسی چه میگوید؟
یک بررسی اصولی جدید و تفسیری که در مجلهی «علم روانشناسی در حوزه منافع عمومی» منتشر شد، نگاهی جامع به آنچه که شواهد در مورد همجنس گرایی و گرایش جنسی به طور کلی بیان میکند، دارد. در حالی که این مقالات در مورد علل و ارتباطاتی که منجر به جهتگیریهای جنسی مختلف میشوند، نتیجهگیری میکنند، اما آنها همچنین به آنچه که ما در مورد همجنس گرایی نمیدانیم نیز اشاره مینمایند.
آنچه که ما میدانیم این است:
در سراسر مقالات پژوهشی، تقریبا بین ۲ تا ۱۱ درصد از مردم، جاذبههای همجنس را گزارش میکنند. عدد دقیق بستگی به این دارد که سوال چگونه پرسیده میشود و یک مقالهی پژوهشی همجنسگرایی را چگونه دستهبندی میکند.
کودکانی که با هویت جنسیتی همخوانی ندارند- برای مثال، پسرانی که لباس دخترانه میپوشند یا دخترانی که «پسر مانند» عمل میکنند، بیشتر احتمال دارد که بعدا در طول زندگی به عنوان غیرهمجنسگرا خود را تعیین هویت ننمایند. این امر برای فرهنگهای سراسر جهان صدق میکند، صرفنظر از نقشهای جنسیتی آنها.
نگرشهای سیاسی
نگرشهای سیاسی در مورد گرایش جنسی به درک مردم در خصوص علل رفتار همجنسگرایان در ارتباط هستند. افرادی که معتقدند همجنس گرایی غیراخلاقی است، تمایل دارند باور کنند که جنسیت انتخابی است. یا تحتتاثیر عوامل اجتماعی قرار دارد. کسانیکه از بیان آزادانه تمایلاتجنسی حمایتمیکنند، تمایل دارند باور نمایند این عوامل بیولوژیکی هستند که جهتگیری جنسی را تحتتاثیر قرارمیدهند.
در تفسیری که با یک بررسی سیستماتیک منتشر شد، پروفسور ریچ ساوین-ویلیامز، پروفسور توسعهی انسانی کُرنل، شواهدی از یک زنجیره گرایش جنسی ارایه میدهد که شامل انواع مختلفی از طبقهبندی میشود. از جمله افرادی که «اغلب غیرهمجنسگرا» هستند، به همراه درجه اندکی از کشش جنسی به همجنس. یا افرادی که «اغلب گِی یا لزبین» هستند، به همراه درجاتی از کشش به سوی شرکای غیرهمجنس. در نظر گرفتن این گروهها، درجهی شیوع افرادی که حداقل مقداری از احساسات به همجنس را تجربه میکنند ممکن است بسیار گستردهتر از آن چیزی باشد که در بسیاری از مطالعات نشان داده شده است.
او توضیح داد: «بهطور سنتی، ما جهتگیریهای جنسی را به سه دسته تقسیم کردهایم: غیرهمجنسگرا، دوجنسگرا یا همجنسگرا. اما تحقیقات اخیر از یک منظر متفاوت، قویاً نشان میدهد که این دیدگاه، تعداد قابلتوجهی از افرادی را که درجات مختلفی از جذابیت و علاقمندی جنسی دارند را در نظر نمیگیرد. نسبت این علاقمندی ممکن است در در میان زمینهها و زمانها متفاوت باشد. بنابراین بهجای دستهبندی، طیفی از جنبههای جنسی وجود دارد و هر فرد میتواند در نقطهای از این زنجیره قرار بگیرد.
تاثیر عوامل زیستی و اجتماعی بر جهتگیری جنسی
آنچه که دادهها به طور قطعی به ما نمیگویند، این است که چرا افراد جهتگیریهای جنسی متفاوتی دارند. با توجه به این بررسی، نظریههای علمی قابل قبولی پیشنهاد میکند که جهتگیری جنسی، با درجاتی متنوع برای افراد مختلف، محصولی از عوامل زیستی و اجتماعی میباشد.
مثلاً شواهد معتبری در سراسر فرهنگها وجود دارد که برای مردان، ترتیب تولد آنها تاثیری در جهتگیری جنسی آنها دارد. مردانی با برادرهای بزرگتر، در مقایسه با پسرانی که فرزند اول خانواده میباشند یا مردانی که خواهرانی بزرگتر از خود دارند، به طرز چشمگیری از احتمال بیشتری برای تعیین هویت به عنوان گِی (همجنسباز مرد) برخوردارند. این امر احتمالاً بهشواهدی مبنی بر اینکه هورمونهای پیش از تولد، جهتگیری جنسی پسران را تحتتاثیر قرار میدهند، مربوطمیباشد. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نمایههای ژنتیکی خاص در جهتگیری جنسی نقش دارند. اما احتمالاً این موارد با عوامل دیگر در تعامل هستند. نکته مهم آن است که عامل ارث توضیحدهنده کامل همجنس گرایی نمیباشد. زیرا بسیاری از دوقلوهای همسان وجود دارند که یکی از آنها همجنس گرا و دیگری غیرهمجنس گرا میباشد.
پیام اصلی در اینجا چیست؟ چیزهای زیادی در مورد اینکه چگونه افراد هویتجنسیتی و گرایشجنسی خود را توسعه میدهند وجود دارد که ما هنوز درکنمیکنیم. اما کاملاً واضح است که انواع گستردهای از عوامل- هم زیستشناختی و هم اجتماعی- وجود دارند که در هویت یا شناسایی جنسی هر فرد نقش ایفا میکنند.