مراحل دلبستگی

مراحل دلبستگی
رادولف شفر و پِگی امرسون (۱۹۶۴) ۶۰ نوزاد را در فواصل ماهانه و در ۱۸ ماه اول زندگی آنها (که به عنوان یک مطالعهی طولی شناخته میشود) برای مطالعه مراحل دلبستگی مورد مطالعه قرار دادند. کودکان در خانه خود مورد مطالعه قرار گرفتند و الگویی منظم در رشد دلبستگی شناسایی شد.
نوزادان حدود یک سال و به صورت ماهانه مورد بازدید قرار گرفتند، تعاملات آنها با مراقبانشان مشاهده شد و مراقبان آنها مورد مصاحبه قرار گرفتند. یک دفترچه ی یادداشت روزانه توسط مادر نگهداری شد تا شواهد مربوط به رشد دلبستگی را مورد سنجش و بررسی قرار دهد. سه معیار ثبت شد:
- اضطراب غریبه- پاسخ به ورود یک غریبه.
- اضطراب جدایی- سطح پریشانی کودک در هنگام جدا شدن از یک مراقب، میزان آسایش موردنیاز برای بازگشت به سطح قبلی.
- برگشت کردن اجتماعی- مرحلهای که کودک به مراقب خود نگاه میکند تا نحوهی واکنش آنها به یک چیز جدید (پایگاه امن) را بررسی نماید.
آنها کشف کردند که دلبستگی های نوزاد در طی توالی زیر رشد میکنند:
مردم گریزی (۰ تا ۶ هفتگی)
نوزادان بسیار کوچک همراه با بسیاری از انواع محرکهای اجتماعی و غیر اجتماعی پرورش مییابند و یک واکنش مساعد همانند یک لبخند را بروز میدهند.
دلبستگیهای خالی از تبعیض (۶ هفتگی تا ۷ ماهگی)
نوزادان بدون تبعیض از هر انسانی لذت میبرند و بیشتر نوزادان به یک اندازه به هر گونه مراقبت کنندهای واکنش نشان میدهند. زمانی که یک فرد برقراری تعامل با آنها را متوقف میسازد، ناراحت میشوند. نوزادان از ۳ ماهگی به چهرههای آشنا لبخند میزنند و به راحتی میتواند با یک مراقبت کنندهی معمولی راحت باشد.
دلبستگی خاص (۷-۹ ماهگی)
ترجیح خاص برای یک انگارهی دلبستگی کودک برای امنیت، راحتی و حفاظت به افرادی خاص توجه میکند. این دوره ترس از غریبهها (غریبه هراسی) و ناراحتی در زمانی که از یک فرد خاص جدا شده است (اضطراب جدایی) را نشان میدهد.
برخی از نوزادان غریبه هراسی و اضطراب جدایی را بسیار بیشتر از دیگران نشان میدهند، با این حال، این موارد به عنوان شواهدی در نظر گرفته میشوند که نشان میدهد نوزاد یک دلبستگی شکل داده است. این امر معمولا تا یک سالگی ایجاد میشود.
دلبستگی چندگانه (۱۰ ماهگی به بعد)
کودک به طور فزایندهای مستقل میشود و چندین دلبستگی را شکل میدهد. تا ۱۸ ماهگی، اکثر نوزادان دلبستگیهای متعددی را شکل دادهاند.
نتایج مطالعه مراحل دلبستگی نشان داد که دلبستگیها به احتمال زیاد با افرادی شکل میگیرند که به طور دقیق به سیگنالهای ارسالی از سوی نوزادان واکنش نشان میدهند، نه فردی که صرفا زمان بیشتری را با آنها گذرانده است. شفر و امرسون این امر را پاسخدهی حساس نامیدهاند.
نوزادانی که به شدت دلبسته بودند، مادرانی داشتند که به سرعت به خواستههایشان پاسخ داده و با فرزندشان ارتباط برقرار می کردند. نوزادانی که از لحاظ دلبستگی ضعیف به نظر میرسیدند، مادرانی داشتند که در برقراری تعامل با آنها ناکام مانده بودند.
بسیاری از کودکان تا ده ماهگی چندین دلبستگی داشتند؛ از جمله به مادران، پدران، پدر بزرگها، مادر بزرگها، خواهر و برادرها و همسایگان. برای نیمی از کودکان تا سن ۱۸ ماهگی مادر و برای نیمی دیگر تا این سن پدر نگارهی دلبستگی بود.
مهمترین حقیقت در شکل دادن دلبستگیها این نیست که چه کسی کودک را تغذیه میکند و پوشک او را تعویض مینماید، بلکه مهم این است که چه کسی با او بازی میکند و با او ارتباط برقرار میکند. بنابراین، به نظر میرسید که پاسخگویی کلید دلبستگی است.
منبع:
https://www.simplypsychology.org/