روشهای حمایت و کمک به فرد مبتلا به اختلال دوقطبی

چگونه با فرد مبتلا به اختلال دوقطبی برخورد کنیم؟
اختلال دوقطبی یک بیماری روانی شدید است که برخورد با آن میتواند برای سایر افراد گیج کننده باشد. فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است آنقدر افسرده باشد که یک روز نتواند از رختخواب بلند شود و روز بعد آنقدر خوشبین و پرانرژی به نظر برسد که هیچکس نتواند بیشتر از او سرحال باشد.
اگر فردی را میشناسید که مبتلا به اختلال دوقطبی است، ممکن است بخواهید استراتژیهایی برای حمایت و تشویق او ایجاد کنید تا بتواند از این بیماری بهبود یابد.
فقط مطمئن شوید که محدودیتهای خود را در نظر داشته باشید و اگر فرد پرخاشگر یا وابسته به خودکشی به نظر میرسد، به دنبال کمک فوری پزشکی باشید.
روش اول: کمک به فرد مبتلا به اختلال دوقطبی
۱. مراقب علائم باشید. اگر قبلاً فرد مبتلا به اختلال دوقطبی تشخیص داده شده باشد، ممکن است از قبل همه علائم این بیماری را بدانید. اختلال دوقطبی با دورههای شیدایی و افسردگی مشخص میشود.
در طی مراحل شیدایی، ممکن است فرد انرژی بینهایتی داشته باشد و در طی مراحل افسردگی، ممکن است همان فرد برای روزها از رختخواب خارج نشود.
- دورههای شیدایی ممکن است با سطوح بالای خوشبینی یا تحریک پذیری، ایدههای غیر واقعی در مورد تواناییهای فرد، احساس انرژی زیاد با وجود کمخوابی، سریع صحبت کردن و سریع پریدن از یک ایده به ایده دیگر، عدم توانایی در تمرکز، تصمیمگیریهای تکانشی یا ضعیف و حتی توهم مشخص شود.
- دورههای افسردگی با ناامیدی، غمگینی، پوچی، تحریک پذیری، از دست دادن علاقه به مسائل، خستگی، عدم تمرکز، تغییر اشتها، تغییر وزن، مشکل در خوابیدن، احساس بیارزشی یا گناه و فکر به خودکشی مشخص میشود.
۲. تفاوت در انواع اختلال دوقطبی را در نظر بگیرید. اختلال دوقطبی به چهار زیرگروه تقسیم میشود. این تعاریف میتواند به پزشکان سلامت روان کمک کند تا اختلال خفیف یا شدید را تشخیص دهند. این چهار زیرگروه عبارتند از:
- اختلال دوقطبی نوع اول. این زیرگروه با دورههای شیدایی که هفت روز طول میکشد یا به اندازهای شدید است که فرد نیاز به بستری شدن دارد، مشخص میشود. این دورهها با دورههای افسردگی که حداقل دو هفته طول میکشد، دنبال میشوند.
- اختلال دوقطبی نوع دوم. این زیرگروه با دورههای افسردگی و به دنبال آن دورههای شیدایی خفیف مشخص میشود، اما این دورهها آنقدر شدید نیستند که بستری شدن در بیمارستان را تضمین کنند.
- اختلال دوقطبی نامعین (BP-NOS). این زیرگروه زمانی است که فرد علائم اختلال دوقطبی را دارد، اما معیارهای تشخیص اختلال دوقطبی نوع اول یا اختلال دوقطبی نوع دوم را ندارد.
- اختلال خلق ادواری (سیکلوتایمی). این زیرگروه زمانی است که فرد به مدت دو سال علائم اختلال دوقطبی را داشته است، اما آنها خفیف هستند.
۳. نگرانیهای خود را در میان بگذارید. اگر فکر میکنید ممکن است فردی از اختلال دوقطبی رنج ببرد، باید چیزی بگویید. وقتی به آن شخص نزدیک میشوید، مطمئن شوید که این کار را از دیدگاه نگرانی انجام میدهید نه قضاوت.
به یاد داشته باشید که اختلال دوقطبی یک بیماری روانی است و فرد نمیتواند رفتارهای خود را کنترل کند.
- سعی کنید چنین جملهای بگویید: «من به تو اهمیت میدم و متوجه شدم که اخیراً با مشکل مواجه شدی. میخوام بدونی که من برات اینجا هستم و میخوام کمک کنم.»
۴. پیشنهاد گوش دادن دهید. فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است با داشتن فردی که مایل است به او گوش دهد که چه احساسی دارد، احساس آرامش کند. مطمئن شوید آن شخص میداند که اگر بخواهد صحبت کند، از گوش دادن به صحبت او خوشحال میشوید.
- وقتی گوش میدهید، شخص را قضاوت نکنید یا سعی نکنید مشکلات او را حل کنید. فقط گوش دهید و دل گرمی واقعی را به او بدهید. به عنوان مثال، ممکن است چیزی شبیه به این بگویید: «به نظر میرسد که تو واقعاً روزهای سختی را گذراندی. من نمیدانم چه احساسی داری، اما بهت اهمیت میدم و میخوام بهت کمک کنم.»
۵. وقت دکتر بگیرید. ممکن است فرد به دلیل علائم اختلال دوقطبی نتواند برای خود وقت بگیرد، بنابراین یکی از راههایی که میتوانید کمک کنید، پیشنهاد قرار ملاقات با پزشک است.
- اگر فرد در برابر ایده کمک گرفتن برای اختلال مقاومت میکند، سعی نکنید او را مجبور کنید. در عوض، ممکن است در نظر بگیرید که برای آن فرد یک معاینه عمومی سلامتی تعیین کنید و ببینید آیا فرد مجبور است در مورد علائمی که داشته است از پزشک بپرسد.
۶. فرد را به مصرف داروهای تجویز شده تشویق کنید. اگر برای او داروهایی جهت کمک به کنترل علائم دوقطبی تجویز شده است، مطمئن شوید که آن داروها را مصرف میکند.
برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمول است که مصرف داروهای خود را به دلیل احساس بهتر یا به دلیل دلتنگی برای دورههای شیدایی متوقف کنند.
- به فرد یادآوری کنید که داروها ضروری هستند و قطع آنها ممکن است اوضاع را بدتر کند.
۷. سعی کنید صبور باشید. حتی اگر ممکن است پس از چند ماه درمان، پیشرفتی در اختلال دوقطبی فرد ایجاد شود، بهبود از اختلال دوقطبی ممکن است سالها طول بکشد.
ممکن است در این راه مشکلاتی نیز وجود داشته باشد، بنابراین سعی کنید در هنگام بهبودی با فرد مهم خود صبور باشید.
۸. برای خودتان وقت بگذارید. حمایت از فردی که مبتلا به اختلال دوقطبی است، میتواند آسیب زیادی به شما وارد کند، بنابراین مطمئن شوید که برای خودتان وقت بگذارید. مطمئن شوید که هر روز مدتی از آن شخص دور هستید.
- به عنوان مثال، ممکن است به یک کلاس ورزشی بروید، با یک دوست برای قهوه ملاقات کنید یا کتاب بخوانید. همچنین ممکن است به دنبال مشاوره باشید تا به شما در مقابله با استرس و فشار عاطفی ناشی از حمایت از فرد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کند.
روش دوم: مقابله با شیدایی
۱. حضور آرامی داشته باشید. در طول یک دوره شیدایی، یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است با مکالمات طولانی یا موضوعات خاص بیش از حد اذیت یا تحریک شود. سعی کنید با فرد به گونهای آرام صحبت کنید و از مشاجره یا بحث طولانی در مورد چیزی بپرهیزید.
- سعی کنید چیزی که ممکن است باعث شیدایی فرد شود را مطرح نکنید. به عنوان مثال، ممکن است بخواهید از پرسیدن چیزی که برای فرد استرسزا است یا هدفی که فرد در تلاش برای رسیدن به آن بوده است خودداری کنید. در عوض، در مورد آب و هوا، یک برنامه تلویزیونی یا چیز دیگری که بعید است به فرد استرس وارد کند صحبت کنید.
۲. فرد را به استراحت زیاد تشویق کنید. در طول مرحله شیدایی، او ممکن است احساس کند که فقط به چند ساعت خواب نیاز دارد تا احساس آرامش کند. با این حال، نداشتن خواب کافی ممکن است اوضاع را بدتر کند.
- سعی کنید فرد را تشویق کنید تا حد امکان در شب بخوابد و در صورت نیاز در طول روز چرت بزند.
۳. به پیادهروی بروید. پیادهروی با فرد مهم خود در طول دورههای شیدایی میتواند راه خوبی برای کمک به او در استفاده از انرژی اضافی باشد و فرصت خوبی برای صحبت کردن شما دو نفر فراهم کند. سعی کنید روزی یک بار یا حداقل چند بار در هفته فرد را دعوت کنید تا با شما به پیادهروی برود.
- ورزش منظم همچنین میتواند به زمانی که فرد دارای علائم افسردگی است کمک کند، بنابراین سعی کنید بدون توجه به خلق و خوی فرد، او را به ورزش تشویق کنید.
۴. مراقب رفتار تکانشی باشید. در طول دورههای شیدایی، فرد ممکن است مستعد رفتارهای تکانشی مانند مصرف مواد مخدر، خرید بیش از حد یا رفتن به یک سفر طولانی باشد.
سعی کنید زمانی که فرد در میانه یک دوره شیدایی قرار دارد، او را تشویق کنید تا قبل از خرید عمده یا شروع یک پروژه جدید، کمی بیشتر فکر کند.
- اگر خرج بیش از حد اغلب یک مشکل است، ممکن است بخواهید فرد را تشویق کنید تا در هنگام بروز این دورهها، کارتهای اعتباری و پول نقد اضافی را در خانه بگذارد.
- اگر به نظر میرسد که مصرف الکل یا استفاده از مواد مخدر وضعیت را تشدید میکند، ممکن است فرد را تشویق کنید که از مصرف الکل یا سایر مواد اجتناب کند.
۵. سعی کنید نظرات را شخصی برداشت نکنید. وقتی فردی در اواسط دوره شیدایی است، ممکن است چیزهای آزاردهندهای بگوید یا سعی کند با شما مشاجره کند. سعی کنید این نظرات را شخصی نگیرید و با آن شخص وارد مشاجره نشوید.
- به خود یادآوری کنید که این نظرات به دلیل بیماری است و نشان دهنده احساس واقعی فرد نیست.
روش سوم: مقابله با افسردگی
۱. پیشنهاد دهید به سمت یک هدف کوچک کار کنید. در طول یک دوره افسردگی، ممکن است رسیدن به اهداف بزرگ برای فرد سخت باشد، بنابراین تعیین اهداف کوچک قابل کنترل ممکن است کمک کند. انجام یک هدف کوچک نیز ممکن است به فرد کمک کند تا احساس بهتری داشته باشد.
- به عنوان مثال، اگر فرد از اینکه باید کل خانهاش را تمیز کند شکایت میکند، ممکن است پیشنهاد دهید که فقط با چیز کوچکی مانند کمد کت یا حمام شروع کند.
۲. استراتژیهای مثبت را برای مقابله با افسردگی تشویق کنید. هنگامی که فردی افسرده است، ممکن است این وسوسه انگیز باشد که به مکانیسمهای مقابلهای منفی مانند الکل، گوشهگیری یا عدم مصرف دارو روی بیاورد.
در عوض، سعی کنید فرد را به استفاده از مکانیسمهای مقابلهای مثبت تشویق کنید.
- به عنوان مثال، میتوانید پیشنهاد دهید با درمانگر خود تماس بگیرد، کمی ورزش کند یا زمانی که خلق و خوی افسرده ایجاد میشود، به یک سرگرمی بپردازد.
۳. تشویق واقعی ارائه دهید. تشویق فرد در دورههای افسردگی به او کمک میکند تا بداند که شخصی در آن شرایط به او اهمیت میدهد. اطمینان حاصل کنید که هنگام تشویق دوست یا فرد مهم خود، از قول دادن یا تکیه بر کلیشهها خودداری کنید.
- به عنوان مثال، نگویید «همه چیز خوب خواهد شد»، «همه چیز فقط در ذهن توست»، یا «وقتی زندگی مشکلاتی جلوی تو گذاشت، سعی کن از آنها یاد بگیری و حلشان کنی».
- در عوض، چنین جملاتی بگویید «من به تو اهمیت میدم»، «من برای تو اینجا هستم»، «تو آدم خوبی هستی و من خوشحالم که در زندگیم هستی».
۴. سعی کنید یک برنامه روزانه ایجاد کنید. در طول مراحل افسردگی، ممکن است فرد ترجیح دهد در رختخواب بماند، خود را منزوی کند یا فقط تمام روز تلویزیون تماشا کند.
همه تلاش خود را بکنید تا به فرد کمک کنید که یک برنامه روزانه ایجاد کند تا همیشه کاری برای انجام دادن داشته باشد.
- به عنوان مثال، ممکن است زمانی را برای فرد تعیین کنید که از خواب بیدار شود و دوش بگیرد، همینطور زمانی را برای دریافت نامه، پیادهروی، انجام یک کار سرگرم کننده مانند خواندن کتاب یا بازی کردن تعیین کنید.
۵. مراقب علائمی باشید که ممکن است فرد وابسته به خودکشی باشد. در طول دورههای افسردگی، افراد بیشتر مستعد افکار خودکشی هستند. اطمینان حاصل کنید که هرگونه اظهار نظر در مورد خودکشی را جدی بگیرید.
- اگر فرد جوری رفتار میکند که وابسته به خودکشی است یا نشان میدهد که قصد دارد خود را بکشد و (یا) به دیگران آسیب برساند، برای کمک با اورژانس تماس بگیرید. سعی نکنید به تنهایی با کسی که وابسته به خودکشی است یا خشونت میکند برخورد کنید.
هشدارها
- هرگز سعی نکنید به تنهایی با خشونت یا تهدیدهای خودکشی مقابله کنید! برای کمک با خدمات اورژانس تماس بگیرید.
- رفتار فرد را نادیده نگیرید یا نگویید «همه چیز در ذهن توست». به یاد داشته باشید که اختلال دوقطبی یک بیماری روانی است و فرد نمیتواند احساسات خود را کنترل کند.
منبع:
https://www.wikihow.com/Deal-with-a-Bipolar-Person