روانشناسی کودک

سندرم تک فرزندی چیست

امتیاز

سندرم تک فرزندی : واقعیتی اثبات شده یا افسانه‌ای دیرینه؟

آیا شما تک فرزند هستید – یا تک فرزندی را می‌شناسید – که او را لوس خوانده‌اند؟ آیا شنیده‌اید که می‌گویند تک فرزندها در تعامل و معاشرت با سایر کودکان و سازش داشتن با آنها مشکل دارند؟ شاید حتی شنیده باشید که می‌گویند این کودکان در تنهایی بزرگ می‌شوند.

آیا اصطلاح «سندرم تک فرزندی» شما را آنقدر مضطرب می‌کند که تصمیم می‌گیرید برای فرزندتان خواهر یا برادری بیاورید؟

ممکن است از دانستن آنچه محققان و روانشناسان در مورد سندرم تک فرزندی می‌گویند شگفت‌زده شوید. بنابراین اگر از خود می‌پرسید که آیا فرزندتان حتما به خواهر یا برادری نیاز دارد تا فردی خوشبخت باشد، این مقاله را مطالعه کنید.

منشا «سندرم تک فرزندی» از کجاست؟

اکثر مردم با کلیشه‌های تک فرزندی آشنا هستند. در واقع، ممکن است از این اصطلاح برای توصیف فردی در مقطعی از زندگی خود استفاده کرده باشید.

اما نظریه «سندرم تک فرزندی» همیشه وجود نداشته است. یعنی تا اواخر دهه 1800 این اصطلاح به وجود نیامده بود. این اصطلاح از زمانی مطرح شد که دو روانشناس کودک، هال و بوهانون، از پرسشنامه‌ای برای مطالعه و طبقه‌بندی کودکان با تعدادی ویژگی‌های مختلف استفاده کردند. هال بر این تحقیق نظارت داشت و هردو نفر طبق آن ایده‌هایی داشتند که در اوایل دهه 1900 منتشر شد.

نتیجه این بود که کودکان بدون خواهر و برادر دارای فهرستی طولانی از ویژگی‌های رفتاری منفی هستند.

به‌طور گسترده نقل شده است که هال تا آنجا پیش رفته که گفته است تک فرزند بودن یک «بیماری» است. و بوهانون از نتایج نظرسنجی استفاده کرد (همانطور که اکنون می‌دانیم در حال حاضر این کار چندان دقیق نیست) تا به این نتیجه رسید که تک فرزندان «تمایل به خصوصیات مشخصی» دارند که از انواع «مضر و منفی» هستند. هر دو نیز این ایده را مطرح کردند که فرزندانی با خواهر و برادر، اشخاص بهتری خواهند بود.

برخی از مطالعات و تحقیقات تا حدی با هال و بوهانون موافق هستند. با این حال، اتفاق نظر بر این است که یافته‌های آن‌ها غیرعلمی و ناقص بود. و اساساً سندرم تک فرزندی را به یک افسانه تبدیل کرد.

در واقع، کار اصلی در مورد این موضوع به قدری بی‌اعتبار است که اخیراً – از 10 تا 20 سال گذشته – تحقیقات زیادی در مورد این موضوع وجود ندارد.

ویژگی‌های سندرم تک فرزندی

هال، تک فرزندان را افرادی لوس، خودخواه، خود شیفته، ناسازگار، پر مدعا، ضد اجتماعی و تنها توصیف کرد.

کسانی که این نظریه را قبول دارند، معتقدند که تک فرزندها لوس می‌شوند، زیرا عادت دارند هر آنچه را که می‌خواهند از والدین خود بگیرند، از جمله توجه بیش از اندازه. باور این است که آنها به افرادی خودخواه تبدیل می‌شوند که فقط به خود و نیازهای خودشان فکر می‌کنند.

همچنین اعتقاد بر این است که عدم تعامل با خواهر یا برادر، باعث تنهایی و تمایلات ضد اجتماعی‌شان می‌شود.

برخی حتی فکر می‌کنند که این اثرات تا بزرگسالی نیز ادامه می‌یابد، و تک فرزندان در کنار آمدن با همکارانشان مشکل دارند، با افزایش سن نسبت به انتقاد حساسیت نشان می‌دهند و مهارت‌های اجتماعی ضعیفی دارند.

اما در حالی که این نظریه راه خود را به فرهنگ عامه باز کرده است (در کنار نظریه‌های دیگر تولد)، همچنین تا حد زیادی نیز بی‌اساس است. تحقیقات جدیدتر نشان داده است که تک‌فرزند بودن لزوماً فرد را از همسالانش که خواهر و برادر دارند، متمایز نمی‌کند. و فقدان خواهر یا برادر، فرد را محکوم به خود شیفتگی یا ضد اجتماعی بودن نمی‌کند.

تحقیقات در مورد سندرم تک فرزندی چه می‌گویند؟

محققان در 100 سال گذشته مطالعات متعددی را بر روی تک فرزندان انجام داده‌اند تا مشخص کنند که آیا این کلیشه درست است یا خیر. جالب است که نتایج متفاوت بوده‌است. اما از دهه 1970، به‌نظر می‌رسد که شاید اکثر مطالعات مربوط به تک فرزندان، وجود یک «سندرم» را رد کرده‌باشد.

البته استثنائات این مورد نیز به‌دقت مورد بررسی قرار گرفته‌است. مثلا در شهری در کانادا، نمونه‌های جامعه گزارش کردند که تک‌فرزندان «بین سن‌های 6 تا 11 سال، در معرض خطر بیشتری برای اختلالات روانی هستند». اما چند سال بعد، گروه دیگری از محققان گفتند خیر! هیچ تفاوتی بین کودکان بدون خواهر و برادر و فرزندانی با یک خواهر و برادر در مورد سلامت روان وجود ندارد، حداقل در کودکان زیر 5 سال.

و در حالی این درست است که تک فرزندان ممکن‌است بیشتر مورد توجه والدینشان قرار گیرند، اما این حالت همیشه منجر به خودمحوری یا خودخواهی نمی‌شود. (و بیایید صادق باشیم. همه ما کسی را می‌شناسیم که خودخواه است و خواهر و برادر دارد!). در هر صورت، تک فرزندان ممکن است پیوندهای قوی‌تری با والدینشان داشته باشند.

تونی فالبو، روانشناس، در 40 سال گذشته تحقیقات زیادی در مورد کودکان انجام داده است و در این موضوع متخصص به حساب می‌آید. او هنوز هم به‌طور گسترده در مورد آن نقل‌قول و مصاحبه می‌کند.

او در یکی از بررسی‌های خود دریافت توجه اضافی که کودک دریافت می‌کند می‌تواند مثبت هم باشد. او نتیجه گرفت تک فرزندان بیشتر از فرزندانی که بعداً در خانواده‌های بزرگتر به‌دنیا می‌آیند، موفقیت کسب‌می‌کنند. آنها همچنین نیاز کمتری به وابستگی داشتند، شاید به این دلیل که از محبت محروم نبودند.

فالو، در یکی دیگر از بررسی‌های خود، 115 مطالعه بر روی تک فرزندان انجام داد. این مطالعات دستاوردها، شخصیت، هوش، سازگاری، معاشرت و رابطه والد و فرزند را مورد بررسی قرار دادند.

بر اساس بررسی او از این مطالعات، در مقایسه با خانواده‌های دارای چند فرزند، تک فرزندان از چندین گروه در زمینه شخصیت، موفقیت و هوش پیشی گرفتند. ارزیابی این مطالعات همچنین نشان داد که تک فرزندان روابط والد و فرزندی بهتری دارند.

یک سوال بسیار جالب: آیا خود فالبو تک فرزند است؟ بله!

متخصصان در مورد سندرم تک فرزندی چه می‌گویند؟

بسیاری از روانشناسان موافق هستند که سندرم تک فرزندی احتمالاً یک افسانه است.

نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که تحقیقات هال در زمانی انجام شد که بسیاری از مردم در مناطق روستایی زندگی می‌کردند. و در نتیجه، تک بچه‌ها بیشتر منزوی بودند، شاید فقط بزرگسالان با آنها صحبت می‌کردند. این انزوا احتمالاً به ویژگی‌های شخصیتی مانند رفتار ضد اجتماعی، مهارت‌های اجتماعی ضعیف و خودخواهی آنها کمک می‌کرد.

تک فرزندان، عملا از بدو تولد، در فرهنگ شهری و حومه شهر امروزی، فرصت زیادی برای معاشرت با کودکان دیگر دارند. مثلا؛ در مهدکودک، در پارک و زمین‌های بازی، در مدرسه، در طول فعالیت‌های فوق برنامه و ورزش و حتی آنلاین.

روانشناسان همچنین توافق دارند که عوامل مختلفی به شکل‌گیری شخصیت کودک کمک می‌کند. و حقیقت این است که برخی از کودکان به طور طبیعی خجالتی، ترسو، درونگرا هستند و ترجیح می‌دهند تنها باشند. آنها بدون توجه به اینکه خواهر و برادر داشتند یا نه، اینگونه خواهند بود و البته این اشکالی هم ندارد.

به نظر می‌رسد هرگاه تک فرزندی هر نوع رفتار منفی از خودش نشان دهد، دیگران سریعاً آن را به سندرم تک فرزندی نسبت می‌دهند. با این حال، این رفتارهای منفی می‌تواند در میان کودکان خانواده‌های پرجمعیت نیز رخ دهد.

بنابراین در حالی که روانشناسان این موضوع را انکار نمی‌کنند که تک فرزندان ممکن است در معرض برخی از کمبودهای اجتماعی باشند، اما این رفتارهای منفی می‌تواند در تمام کودکان اتفاق بیفتد.

بنابراین، اگر شما یک بچه‌ی کوچولوی خجالتی دارید، نیازی نیست فکر کنید مشکلش این بچه از کمبود خواهر و برادر است؛ یا حتی اصلاً مشکلی وجود دارد. این فقط می‌تواند بخشی طبیعی از شخصیت کوچک و شیرین آنها باشد.

خلاصه

اگر تک فرزند هستید یا اگر تصمیم دارید فقط یک فرزند داشته باشید، لازم نیست نگران سندرم تک فرزندی باشید. بسیاری از تک فرزندها افرادی مهربان، دلسوز و فداکار هستند که همچنین پیوندهای محکمی با والدین خود دارند.

اگر به‌خاطر احتمال ابتلای فرزندتان به برخی ویژگی‌های منفی نگرانید، بدانید که می‌توانید آنها را در مسیر درست هدایت کنید. تعامل با کودکان دیگر را در سنین پایین تشویق کنید، محدودیت‌هایی را تعیین کنید و زیاده‌روی هم نکنید.

منبع:

https://www.healthline.com/health/parenting/only-child-syndrome#takeaway

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا