ریشه وسواس چیست
ریشه وسواس چیست؟
ریشه اصلی وسواس اضطرابی است که فرد برای غلبه بر آن به رفتارهای وسواسی روی می آورد. به همین دلیل هرقدر اضطراب بالاتر برود وسواس شدیدتر می شود. عوامل ژنتیکی، محیطی و شناختی در بروز وسواس نقش دارند.
درک علل اصلی اختلال وسواس فکری عملی (OCD)
اختلال وسواس فکری عملی (OCD) یک بیماری روانی است که میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهد. این ویژگی با وجود افکار مزاحم و ناراحت کننده (وسواسها) و رفتارهای تکراری و مبنی بر عادت (اجبارها)، با هدف کاهش اضطراب یا ناراحتی مرتبط با این افکار مشخص میشود. در حالی که علل دقیق OCD پیچیده و چند جانبه باقی مانده است، محققان پیشرفت قابل توجهی در درک علل ریشهای آن داشتهاند. برای پاسخ به این سؤال که ریشه وسواس چیست، به خواندن این مطلب ادامه دهید.
۱. عوامل ژنتیکی و ارثی: یکی از قانع کنندهترین شواهد نشان میدهد که یک جزء ژنتیکی در OCD، از مطالعات خانوادههایی با سابقه این اختلال حاصل میشود. تحقیقات نشان داده است که افرادی که یک خویشاوند نزدیک با اختلال وسواس دارند، بیشتر احتمال دارد که خودشان به این بیماری مبتلا شوند. اگر یکی از دوقلوهای همسان این اختلال را داشته باشد، از آنجایی که آنها ۱۰۰ درصد از موارد ژنتیکی خود را به اشتراک میگذارند، احتمال بیشتری دارند که هر دو دچار اختلال وسواس شوند؛ این مسئله از ایده زمینه ژنتیکی بیشتر حمایت میکند. چندین ژن خاص به عنوان عوامل بالقوه OCD شناسایی شدهاند، اگرچه هیچ «ژن OCD» مشخص نشده است. در عوض، باور بر این است که ژنهای متعددی درگیر هستند و هر کدام یک اثر کوچک دارند. این ژنها ممکن است بر ساختار، عملکرد مغز و تعادل انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین تأثیر بگذارند که نقش کلیدی در تنظیم خلق و خوی و اضطراب دارد.
۲. ساختار و عملکرد مغز: ساختار و عملکرد مغز به طور نزدیکی با OCD مرتبط است. مطالعات تصویربرداری عصبی، به طور مداوم تفاوت در فعالیت مغز و ساختار بین افراد مبتلا به OCD و کسانی که به آن مبتلا نیستند را نشان داده است. مناطق مغز درگیر در OCD شامل قشر پیش پیشانی، قشر سینگولیت و غدههای قاعدهای است. این مناطق با تصمیمگیری، کنترل انگیزه و تنظیم احساسات مرتبط هستند. عدم تعادل در ارتباط بین این مناطق مغز و انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین، منجر به وسواس و اجبار مشخصهای میشود که در OCD قابل مشاهده است. به عنوان مثال، یک قشر پیش پیشانی که بیش از حد فعال است، میتواند مسئول ایجاد وسواس باشد، در حالی که اختلال عملکرد غدههای قاعدهای میتواند در رفتارهای اجباری تأثیر داشته باشد.
۳. عوامل محیطی: در حالی که ژنتیک و زیست شناسی مغز نقش مهمی دارند، عوامل محیطی نیز میتوانند در توسعه OCD نقش داشته باشند. حوادث آسیبزا در زندگی، مانند سوءاستفاده جسمی یا جنسی، تصادفات یا از دست دادن ناگهانی یک عزیز، در برخی موارد باعث شروع OCD میشود. علاوه بر این، استرس مزمن که بر شیمی و ساختار مغز تأثیر میگذارد، ممکن است اختلال را در افرادی که از نظر ژنتیکی مستعد آن هستند، تشدید یا تحریک کند. برخی تحقیقات نشان داده است که عفونتهای استرپتوکوک (مانند گلودرد استرپتوکوکی) در دوران کودکی، میتواند منجر به شرایطی شود که به عنوان اختلالات عصبی روانپزشکی خودایمنی در کودکان شناخته میشود که با عفونتهای استرپتوکوک (پانداس) مرتبط است. تصورمی شود پانداس با شروع ناگهانی علائم OCD در کودکان مرتبط است و باور بر این است که ناشی از پاسخ خودایمنی به عفونت میباشد.
۴. عوامل شناختی و رفتاری: علاوه بر عوامل ژنتیکی، عصبی و محیطی، فرآیندهای شناختی و رفتاری نیز در OCD نقش دارند. افراد مبتلا به وسواس، باورهای نادرست در مورد مسئولیت، آسیب یا آلودگی ایجاد میکنند که وسواس و اجبار آنها را هدایت میکند. ریشه وسواس مربوط به این باورها میتواند عمیق باشد و اغلب به تجربیات اولیه زندگی ربط داشته باشد. رفتارهای اجباری در OCD تلاشی برای کاهش اضطراب و ناراحتی مرتبط با وسواس است. برای مثال، کسی که وسواس آلودگی دارد ممکن است به شستن بیش از حد دستها بپردازد تا ترس خود از میکروبها را کاهش دهد. با گذشت زمان، این امر چرخه وسواس و اجبار را تقویت میکند و ترک این اختلال را به طور فزایندهای دشوار میسازد.
۵. عوامل روانشناختی: نظریههای روانشناختی نشان میدهد که OCD به عنوان راهی برای مقابله با اضطراب بیش از حد یا افکار مزاحم ایجاد میشود. افراد مبتلا به وسواس اغلب از رفتارهای اجباری به عنوان وسیلهای برای خنثی کردن وسواس خود به طور موقت استفاده میکنند. این چرخه تقویت به تداوم اختلال کمک میکند.
۶. یادگیری و شرایط: برخی نظریهها نشان میدهند که OCD ممکن است از طریق یک فرآیند شرایط ثابت و عملیاتی توسعه یابد. افراد مبتلا به وسواس یاد میگیرند که انجام برخی از فعالیتهای تکراری یا اجبارها به طور موقت اضطراب آنها را کاهش میدهد، رفتار را تقویت میکند و متوقف کردن آن را دشوارتر میکند.
بنابراین در پاسخ به سوال ریشه وسواس چیست موارد هایلایت شده را به یاد داشته باشید.
آیا ترس میتواند باعث اختلال وسواس فکری عملی شود؟
در پاسخ به این سؤال که ریشه وسواس چیست و اینکه آیا ترس به عنوان ریشه آن محسوب میشود، باید گفت که ترس در واقع علائم اختلال وسواس فکری عملی (OCD) را ایجاد یا تشدید میکند. OCD با وجود وسواسها (افکار مزاحم و ناراحت کننده) و اجبارها (رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی انجام شده در پاسخ به وسواسها) مشخص میشود. ترس اغلب نقش مهمی در این اختلال دارد، زیرا وسواس معمولاً مبتنی بر ترس یا تحریک اضطراب است.
ترس به این ترتیب میتواند با OCD تعامل داشته باشد:
۱. وسواسهای ناشی از ترس: بسیاری از وسواسها در OCD حول ترس و اضطراب میچرخند. این امر میتواند شامل ترس از آلودگی، آسیب رساندن به دیگران، اشتباه کردن یا حوادث فاجعه بار باشد. افکار مزاحم ترس، نگرانی و ناراحتی شدید را در افراد مبتلا به OCD ایجاد میکنند.
۲. اجبارها به عنوان پاسخ به ترس: در تلاش برای کاهش ترس و اضطراب مرتبط با وسواسها، افراد مبتلا به OCD اغلب در اجبارها شرکت می کنند. این رفتارهای اجباری یا فعالیتهای تکراری ذهنی برای خنثی کردن افکار ناراحت کننده یا جلوگیری از نتایج ترسناک است. به عنوان مثال، کسی که وسواسهای آلودگی دارد، به طور اجباری دستان خود را میشوید تا ترس از میکروبها را کاهش دهد.
۳. ترس از انجام ندادن اجبارها: یک جنبه منحصر به فرد از OCD، ترس از انجام ندادن اجبارها است. افراد مبتلا به اختلال وسواس میترسند که اگر فعالیتهای تکراری خود را انجام ندهند، اتفاق وحشتناکی رخ خواهد داد. این ترس میتواند رفتارهای اجباری را تقویت کند و چرخهای بسیار منفی ایجاد کند.
۴. ترس از دست دادن کنترل: برخی از افراد مبتلا به OCD وسواس مربوط به از دست دادن کنترل و ارتکاب اعمال مضر دارند. ترس از عمل بر اساس این وسواسها منجر به ایجاد رفتارهای اجباری با هدف جلوگیری از آسیب به خود یا دیگران میشود.
این مهم است که توجه داشته باشید همه افکار یا رفتارهای مربوط به ترس، نشان دهنده OCD نیستند. افرادی که اختلال وسواس ندارند، هر از گاهی ترس یا نگرانی را تجربه میکنند و این مسائل معمولاً بخشی از تجربیات طبیعی انسان هستند. اختلال وسواس فکری عملی زمانی به یک نگرانی بالینی تبدیل میشود که این ترسها و اجبارهای مرتبط، به طور قابل توجهی زندگی روزمره فرد را مختل میکند و باعث ناراحتی و تداخل در توانایی عملکرد او میشود.
درمان مؤثر برای OCD اغلب شامل درمان شناختی رفتاری(CBT) ، به ویژه نوعی از CBT به نام مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) است.ERP به افراد کمک میکند تا بدون درگیر شدن در اجبارها، با ترسهای خود مقابله کنند و به تدریج اضطراب و ترس مرتبط با وسواسهایشان را کاهش دهند. در برخی موارد، شاید داروهایی مانند مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین SSRI)ها) برای کمک به مدیریت علائم OCD تجویز شود.
ترس جزء اصلی OCD است، زیرا وسواسها اغلب اضطراب و ناراحتی شدید را تحریک میکنند. این ترسها منجر به ایجاد رفتارهای اجباری با هدف کاهش اضطراب میشوند و این چرخه ویژگیهای اصلیOCD را مشخص میکند. شناخت نقش ترس در OCD برای تشخیص و درمان مؤثر آن بسیار مهم است.
آیا OCD یک مکانیسم مقابلهای با اضطراب یا تروما است؟
برخی از افراد مبتلا به OCD گزارش میدهند که علائم آنها در زمان استرس شدیدتر میشود که این مسئله شامل اضطراب و تروما است. با این حال، همه افراد مبتلا به OCD آسیب یا اضطراب قابل توجهی را تجربه نکردهاند. بسیاری از افراد مبتلا به وسواس استعداد بیولوژیکی به این اختلال دارند؛ وسواسها و اجبارها در جهت نیاز به کاهش اضطراب یا ناراحتی که به دلیل وسواس ایجاد میشود، قرار دارند.
در حالی که اضطراب و تروما میتواند در برخی موارد به علائم OCD کمک کند یا آنها را تشدید کند، OCD یک وضعیت پیچیده با عوامل متعددی است که در توسعه و تداوم آن نقش دارد. درک این نکته ضروری است که OCD فقط یک مکانیسم مقابلهای با اضطراب یا تروما نیست، بلکه یک اختلال سلامت روان است که اغلب نیاز به درمان تخصصی مثل درمان شناختی رفتاری (CBT) و (یا) دارو دارد.
نظریه دو عاملی از دو جزء اصلی تشکیل شده است:
۱. شرطی سازی کلاسیک: اولین عامل در این نظریه شامل کسب ترس یا اضطراب از طریق شرطی سازی کلاسیک است. در این مرحله، یک محرک خنثی با یک رویداد نفرت انگیز یا ترسناک همراه میشود. به عنوان مثال، اگر کسی که مبتلا به OCD است تجربهای آسیبزا (که میتواند مربوط به اضطراب یا تروما باشد)، در هنگام لمس یک شیء خاص داشته باشد، ممکن است شیء با ترس همراه شود.
۲. شرایط عملیاتی: عامل دوم مربوط به شرایط عملیاتی است، جایی که فرد یاد میگیرد در برخی از رفتارها یا فعالیتهای تکراری (اجبارها) شرکت کند تا اضطراب یا ترس ناشی از محرک مشروط را کاهش دهد. این رفتارهای اجباری تقویت میشوند زیرا تسکین موقت از اضطراب مرتبط با محرک مشروط (وسواسها) را فراهم میکنند.
ادنا بی فوا، یک روانشناس برجسته، نظریه دو عاملی را در درک اختلال وسواس فکری عملی (OCD) در تحقیقات خود گسترش داد و به کار برد. OCD با افکار مزاحم و ناراحت کننده (وسواسها) و رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی (اجبارها) که برای کاهش ناراحتی انجام میشوند، مشخص می شود. بر اساس این نظریه، وسواسها را میتوان به عنوان محرکهای مشروط که باعث اضطراب میشوند دید و اجبارها، رفتارهای عملیاتی هستند که برای کاهش این اضطراب استفاده میشود.
در زمینهOCD ، نظریه دو عاملی نشان میدهد که وسواسها (به عنوان مثال ترس از آلودگی و افکار تهاجمی)، ممکن است از طریق شرایط کلاسیک (به عنوان مثال یک رویداد آسیبزا)، به دست آید و اجبارها (به عنوان مثال شستن دست و چک کردن)، به عنوان رفتارهای عملیاتی برای کاهش اضطراب مرتبط با این وسواسها عمل میکند.
مهم است توجه داشته باشیم که در حالی که این نظریه به درک ما از OCD کمک کرده است، تحقیقات معاصر در مورد وسواس و اختلالات اضطراب شامل عوامل مختلف روانشناختی و عصبی بیولوژیکی است. اختلال وسواس فکری عملی یک وضعیت پیچیده است و علل و نگهداری آن شامل عوامل متعددی فراتر از شرایط کلاسیک و عملیاتی است، از جمله عوامل ژنتیکی، عصبی بیولوژیکی، شناختی و محیطی. روشهای درمانی مدرن برای OCD اغلب شامل درمان شناختی رفتاری (CBT) و در برخی موارد، دارو برای مقابله با ماهیت پیچیده اختلال است.
درمان ERP نوعی از مواجهه با ترسهای خود
در مقاله ریشه وسواس چیست اندکی به روش درمان وسواس نیز می پرداریم. درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) نوعی از مواجهه با ترسهای شما است. این یک نوع خاص از درمان شناختی رفتاری (CBT) که اغلب برای درمان اختلالات اضطراب، به ویژه اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و شرایط مرتبط با آن استفاده میشود. هدف اصلی درمان ERP، کمک به افراد برای مقابله با ترسها و اضطرابهای خود به شیوهای سیستماتیک و کنترل شده است، بدون درگیر شدن در رفتارهای اجباری یا فعالیتهای تکراری ذهنی (جلوگیری از پاسخ) که معمولاً برای کاهش ناراحتی خود استفاده میکنند.
در درمانERP ، افراد در معرض موقعیتها، اشیاء یا افکاری قرار میگیرند که باعث اضطراب و ترس آنها میشود؛ مواردی که وسواس آنها نیز میباشد. این روش درمانی قرار گرفتن در معرض محرک، با دقت برنامهریزی و درجهبندی شده است؛ در ابتدا با موقعیتهای کمتر تحریک کننده برای اضطراب شروع میشود و به سمت چالش بیشتر پیشرفت میکند. اصل کلیدی ERP این است که در موقعیت یا تفکر تحریک کننده اضطراب، بدون انجام رفتارهای اجباری که معمولاً برای کاهش اضطراب یا ناراحتی آنها استفاده میشود، باقی بماند.
از طریق مقابله مکرر و تدریجی با این ترسها بدون درگیر شدن در اجبار، افراد مبتلا به شرایطی مانند OCD میتوانند یاد بگیرند که ناراحتی و اضطرابی را که این ترسها ایجاد میکنند، تحمل کنند. با گذشت زمان، این فرآیند قرار گرفتن در معرض محرک، به کاهش تأثیر عاطفی وسواسها کمک میکند و رفتارهای اجباری را کمتر ضروری میکند.
منطق پشت درمان ERP، این است که با مواجهه مستقیم با ترسهای خود و مقاومت در برابر میل به انجام اجبارها، افراد میتوانند یاد بگیرند که اضطراب آنها به طور طبیعی، بدون نیاز به انجام فعالیت تکراری مورد نظر، کاهش مییابد. این امر به شکستن چرخه افکار وسواسی و رفتارهای اجباری که OCD و اختلالات مرتبط را مشخص میکنند، کمک میکند.
درمان ERP یکی از مؤثرترین درمانهای OCD محسوب میشود و نشان داده شده است که بهبود پایدار در مدیریت علائم ایجاد میکند. مهم است که توجه داشته باشید ERP، به طور معمول تحت هدایت یک متخصص سلامت روان آموزش دیده انجام میشود که میتواند در طراحی روند درمانی قرار گرفتن در معرض محرک، پشتیبانی و ساختار کمک کند.
به طور کلی، درمان ERP یک روش قدرتمند برای کمک به افراد در مقابله با ترسهای خود در یک محیط کنترل شده و درمانی است؛ این روش درمانی در نهایت تأثیر اضطراب و وسواس را بر زندگی روزمره آنها کاهش میدهد.
نتیجهگیری درباره سوال ریشه وسواس چیست
در پاسخ به سوال ریشه وسواس چیست باید گفت علل اصلی OCD چند جانبه هستند که شامل تعامل پیچیدهای از عوامل ژنتیکی، عصبی، محیطی، شناختی و رفتاری است. در حالی که محققان در درک این عناصر کمک کننده پیشرفتهای قابل توجهی داشتهاند، این ضروری است که تشخیص دهیم هیچ علت واحدی برای OCD وجود ندارد و شروع اختلال میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. یک رویکرد یکپارچه برای درمان که شامل روان درمانی، دارو و تغییرات سبک زندگی میباشد، اغلب مؤثرترین راه برای مدیریت OCD و بهبود کیفیت زندگی برای کسانی است که تحت تأثیر آن قرار میگیرند.
مقاله ریشه سواس چیست
در ادامه به کتاب دکتر کامیار سنایی بنام خودیاری برای درمان وسواس فکری عملی به زبان ساده نیز اشاره باید کرد. این کتاب برای مراجعین و به زبانی ساده نگاشته شده است. هدف از تالیف این کتاب ان بوده است که مراجعین با مطالعه آن در مواردی که وسواس شدید نمی باشد بدون کمک متخصص بتوانند مراحل ابتدایی درمان خویش را شروع کنند. مخاطب کتاب همه افراد وسواسی بالاخص افرادی است که توان پرداخت هزینه مشاوره با متخصص را ندارند.
برای دریافت کتاب با شماره ۰۰۹۸۹۰۳۴۷۳۳۰۰۹ هماهنگ کنید.
منبع:
Understanding the Root Causes of Obsessive-Compulsive Disorder (OCD)