چگونه با رئیس خودشیفته کار کنیم

بایدها و نبایدهای کار با یک رئیس خودشیفته
افراد خودشیفته جذب قدرت و مقام میشوند و میتوانند در انتقال اعتماد به نفس، بهرهگیری از فرصتها و ارتقاء سطح حرفهای مهارت داشته باشند. این بدان معناست که احتمال زیادی وجود دارد در برههای از زمان برای یکی از این افراد کار کنید. در اینجا راهکارهایی برای استفاده بیشتر از روابط و در عین حال جلوگیری از پیش آمدن مشکلات با یک رئیس خودشیفته آورده شده است. اما قبل از آنکه با این بایدها و نبایدها آشنا شویم، بهتر است بدانیم برخی ویژگیهای یک رئیس خودشیفته چیست.
حتی در دنیای غنی از اطلاعات امروز، بیشتر کارمندان بر اساس آنچه مدیر آنها فکر میکند و میگوید، شغل خود را پیش میبرند. خودشیفتگی اغلب با پتانسیل رهبری اشتباه گرفته میشود. وقتی مردم بیش از حد اعتماد به نفس داشته باشند، از محدودیتهای خود آگاه نباشند و هنگامی که آرزوهای بزرگ خود را نشان میدهند (حتی در غیاب استعدادهای واقعی رهبری) اغلب به عنوان یک لیدر سرسخت و رهبر مقتدر ظاهر میشوند.
ویژگیهای یک رئیس خودشیفته
آنها تمایل دارند در مورد خودشان صحبت کنند و به ندرت به عقاید دیگران گوش میدهند. حتی وقتی کسی در مورد موضوعی عقیده مخالفی نشان میدهد، آنها با نظرات خود پاسخ میدهند و اغلب از کلمات «من» و «خودم» استفاده میکنند.
آنها اعتبار کار دیگران را از بین میبرند و دیگران را به خاطر اشتباهات خود مقصر میدانند. این توانایی حتی در غیاب استعداد یا سخت کوشی در این مدیران ممکن است موجب ارتقا و اعتبارشان شود.
آنها کمتر قادر به ایجاد ارتباط معنادار و عمیق با دیگران هستند. به همین دلیل است که افراد خودشیفته اغلب در تعاملات کوتاهمدت سرآمد هستند در حالی که قادر به برقراری روابط با کیفیت با دیگران نیستند.
آنها بسیار به ظاهر خود اهمیت میدهند، تا جایی که این اغراق به چشم کارمندان میآید. این تلاش وسواسی برای حفظ یک تصویر مثبت از خود، بیشتر جنبه زیبایی دارد، زیرا افراد خودشیفته تمرکز کمتری برای برخورد مودبانه و دوستانه دارند.
اغلب وقتی عقاید یا افکارشان مورد سوال یا انتقاد قرار میگیرد، آزرده و عصبانی میشوند. به همین دلیل است که آنها تمایل به انتقامجویی یا حمله به افرادی را دارند که با آنها مخالف هستند و یا آنها را تهدید میدانند. در نهایت، این نشان میدهد که افراد خودشیفته ممکن است از عزتنفس بالا اما شکنندهای برخوردار باشند، بنابراین آنها خواهان تأیید و احترام دیگران هستند.
بایدهای کار با رئیس خودشیفته
۱- باید در مورد خودشیفتگی مطالعه کنید.
برای اکثر ما، درک روانشناسی اساسی شخصیت خودشیفته بسیار دشوار است. از نظر عاطفی، خودشیفتگان کودکان خردسالی که فاقد همدلی، خودآگاهی، تنظیم هیجانی و عزتنفس پایدار هستند. آنها زندگی را سیاه و سفید میبینند، به سلسله مراتب میاندیشند و تحت تأثیر شرم سرکوب شده و شخصیتی مبالغه شده از برتری و استحقاق قرار میگیرند. رئیس خودشیفته شما تنها به این اعتقاد ندارد که او از شما بهتر و سزاوارتر است بلکه تعادل هویت و عزتنفس او بر این باور استوار است.
۲- باید نوع خودشیفتگی رئیستان را شناسایی کنید.
تشخیص خودشیفتگان سلطهگر به دلیل تقاضاهای آشکار آنها برای توجه و کنترل، آسان است. اما خودشیفتگان پنهانتر که منفعل-پرخاشگر هستند و اغلب تلاش میکنند تا خودخواهی خود را پنهان کرده و چهره عمومی بهتری ایجاد کنند، ممکن است در محیط کار شما را گیج کنند.
۳- باید به رئیستان اعتبار دهید.
خودشیفتگان برای عملکرد خود نیاز به یک جریان مداوم توجه و تحسین دارند. آنها مانند بادکنکهای هوای گرم برای شناور ماندن به دیگران نیاز دارند تا آنها را باد کنند. به رئیس خود هر زمان و هر طور که میتوانید اعتبار دهید. به نقاط قوت و موفقیتش اشاره کرده و ستایش و بازخورد مثبت ارائه دهید!
۴- باید انتظارات خود را مدیریت کنید.
اگرچه رئیس شما از شما انتظار تأیید اعتبارش را دارد، اما انتظار نداشته باشید که او لطف شما را پس دهد. تمایل شما برای شناخت و احترام طبیعی است، اما دادن اعتبار واقعی بدون توقع گرفتن بازخورد بسیار مشکل است. هرچه زودتر این واقعیت را بپذیرید، مدیریت روزمره کارتان آسانتر خواهد بود.
۵- باید دستاوردهای خود را با موفقیت رئیستان همسو کنید.
هرچقدر هم که غیرمنصفانه باشد، رئیس شما فقط وقتی به شما فکر میکند که منفعتی برایش وجود داشته باشد و از ایدههای خوب و سخت کوشی شما برخوردار شود. راههایی پیدا کنید تا موفقیت خود را با موفقیت او همسو کنید، در نتیجه او احساس میکند با شما خوب کار کرده است.
۶- باید درگیری را به حداقل برسانید.
خودشیفتهها تمایل به ایجاد درام به عنوان راهی برای جلب توجه و درگیری با دیگران دارند. قبل از بروز مشکلات، هر کاری که میتوانید انجام دهید تا از آنها جلوگیری کنید و فراتر از آن، سعی کنید سرتان به کار خودتان باشد و از درگیری خارج شوید.
۷- باید قابل اعتماد، حرفهای و مطمئن باشید.
این همیشه آسان نیست، به خصوص وقتی رئیس شما خلاف این کار را انجام میدهد، اما شما باید شیوه خود را به کار بیاورید. رئیس خودشیفته شما را مطابق با معیارهای سطح بالای خود میسنجد و همیشه به دنبال نقاط ضعف برای سوءاستفاده یا حمله است. با دیر حضور یافتن، لباس نامناسب پوشیدن یا نشان دادن تردیدهای خود، مهمات را به او ندهید.
۸- باید مرزهای خود را در نظر بگیرید.
طبیعت خودشیفتهها مرزها را نقض میکنند. خواه رئیس شما مسئولیتهای فراتر از توصیف شغل شما را به دوشتان بگذارد یا از شما بخواهد کاری غیراخلاقی انجام دهید، به آنچه هستید و چرایی اینکه حاضر نیستید این کار را انجام دهید، فکر کنید و آماده پذیرش عواقب حفظ این مرزها باشید. تخلفات را مستند کنید و جزئیات را با کسی که به او اعتماد دارید به اشتراک بگذارید، بنابراین اگر لازم شد سوءاستفاده را گزارش کنید، مدارکی خواهید داشت.
۹- باید به فکر منبع درآمدی خارج از محیط کار باشید.
هیچ کس مجبور به تحمل بیش از حد مشکلاتی که افراد خودشیفته درست میکنند، نیست. اطمینان حاصل کنید که با یک روال سالم و از خود مراقبت و حمایت کنید. در زمان استراحت به ورزش، کارهای خلاقانه، ارتباط با طبیعت و سپری کردن وقت با عزیزان خود بپردازید.
۱۰- باید استراتژی خروج از کار را تنظیم کنید.
کار برای یک خودشیفته باعث خدشه دار شدن عزتنفس و اختیار زندگی شخصی است. مساله مهم این نیست که چقدر در مدیریت شرایط مهارت پیدا کنید، به یاد داشته باشید تداوم کار با افراد خودشیفته ضرر سنگینی بر سلامت عاطفی و جسمی شما وارد میکند.
رئیستان از هل دادن شما به سمت استانداردهای غیرممکن دست بر نخواهد داشت، منصفانه بازی نمیکند و وجدان او رشد نخواهد کرد.
نبایدهای کار با رئیس خودشیفته
۱- نباید انتظار بازی جوانمردانه داشته باشید.
خودشیفتهها قوانین را زیر پا میگذارند، اخلاق را زیر پا میگذارند، ایدهها را میدزدند، لشکرکشی میکنند، مسئولیت را سلب میکنند و بدون فکر رفتارهای شخصی خود را انکار میکنند.
۲- نباید انتظار وفاداری داشته باشید.
رئیس شما پشتتان نخواهد بود، هر چقدر هم که به شما بگوید او قهرمان شما است.
۳- نباید انتقاد کنید.
قانون شماره یک در مورد افراد خودشیفته این است که آنها انتقاد را سریع میفهمند. اما نمیتوانند آن را مورد بررسی منطقی قرار دهند. خودشیفته کسی است که دیگران را مقصر میداند و سرزنش میکند، در حالی که آخرین نفری است که انتقادات را میپذیرد یا مسئولیت را بر عهده میگیرد. حتی نشانهای از انتقاد مانند زیر سوال بردن ایدهای که دارند، میتواند باعث خشم یا مجازاتهای منفعلانه و تهاجمی از طرفش شود.
۴- نباید آسیبپذیری خود را نشان دهید.
خودشیفتهها زندگی را یک منطقه جنگی میدانند و این جنگ، بقا را در معرض خطر قرار میدهد. اگر احساسات خود را به اشتراک بگذارید یا از خود مراقبت نکنید، رئیستان از این اطلاعات پرونده تشکیلمیدهد. و به یک روش دیگر علیه شما استفاده میکند.
۵- نباید مسائل را شخصی بگیرید.
همه چیز با خودشیفتگان میتواند بسیار شخصی باشد. آنها ضعفهای شما را زیاد میکنند، از آسیبپذیری شما استفاده میکنند. امیدهای شما را به بازی میگیرند و به اجبار مسائل و مشکلات خود را به شما نشانمیدهند.
اما نکته اساسی در مورد افراد خودشیفته این است که همه چیز در مورد «آنها» است. آنها شما را نمیبینند. به نیازهایتان فکر نمیکنند غیر از مواقعی که فکر کنند چگونه میتوانند آنها را دستکاری کنند. به زندگی شما فراتر از جایگاه خود در آن اهمیت نمیدهند. و در نهایت همه چیز را به خودشان ربط میدهند.
۶- نباید انتظار اعتبار داشته باشید.
در طرز تفکر خودشیفتهها، دادن اعتبار به دیگران یک ضرر شخصی برایشان محسوب میشود. از رئیس خود انتظار اعتبار نداشته باشید. و اگر شخص دیگری اعتبار شما را به دست آورد، آماده باشید تا رئیس مسئولیت این کار را بهگردن نگیرد.