ارتباط کرونا و افسردگی
درمان افسردگی بعد کرونا
حتی پس از از بین رفتن سایر علائم کرونا، ممکن است غم، خستگی و سایر علائم افسردگی را تجربه کنید. دانشمندان هنوز در حال مطالعه این هستند که چگونه کرونا میتواند بر مغز برخی افراد تأثیر بگذارد و چرا این امر ممکن است آنها را در معرض خطر بیشتری برای افسردگی قرار دهد.
افسردگی یکی از شایعترین مسائلی است که برخی از افراد پس از ابتلا به کرونا تجربه میکنند؛ بخشی از کرونا طولانی که گاهی اوقات به عنوان PASC (دنبالههای حاد پس از کرونا) نامیده میشود. بر اساس یک تحلیل، تقریباً ۱۰ تا ۳۰ درصد از افراد ممکن است سه ماه بعد علائم افسردگی را تجربه کنند که احتمال دارد در ۳ تا ۱۲ درصد از افراد شدید باشد.
این مقاله در مورد ارتباط بین افسردگی و کرونا بیشتر توضیح میدهد. این گزارش در مورد چگونگی تأثیر مستقیم ویروس ایجاد کننده کرونا بر مغز، سایر اثرات سلامت روانی این بیماری همه گیر و نکاتی در مورد درمان افسردگی بعد کرونا بحث میکند.
آیا کرونا و افسردگی با یکدیگر ارتباط دارند؟
اگرچه دانشمندان در ابتدا بیشتر نگران علائم کرونا مانند تنگی نفس ناشی از عفونت ریه بودند، اما ویروس ایجاد کننده کرونا همچنین میتواند بر سایر سیستمهای بدن از جمله مغز شما تأثیر بگذارد.
افرادی که کرونا دارند نسبت به افراد دیگر در جمعیت عمومی، میزان افسردگی بیشتری دارند. این احتمال وجود دارد که حتی بعد از بین رفتن سایر علائم کرونا، مانند گلودرد، مستعد ابتلا به افسردگی باشید و دیگر ابتلای ویروسی فعال نداشته باشید.
به نظر میرسد افرادی که علائم شدید کرونا دارند، در معرض خطر بیشتری برای علائم افسردگی اولیه قرار دارند. با این حال، برخی مطالعات نشان دادهاند افرادی که علائم خفیف کرونا دارند، خطر مشابهی نسبت به افسردگی پس از کرونا با افرادی دارند که عفونتهای شدیدتری داشتند و لازم بود که در بیمارستان بستری شوند.
ارتباط بین کرونا طولانی مدت و افسردگی چیست؟
کرونا طولانی مدت به طور کلی به علائم حداقل سه ماه پس از ابتلا به کرونا اشاره دارد.
همه افراد مبتلا به کرونا طولانی مدت علائم مشابهی ندارند. بعضی از افراد تنگی نفس، سرگیجه یا درد بدون علت مشخص دارند. با این حال، برخی دیگر علائمی دارند که در افسردگی بالینی بسیار شایع است. دیگران ممکن است علائم افسردگی خفیف داشته باشند.
به عنوان مثال، بسیاری از افراد مبتلا به کرونا طولانی مدت خستگی، بیتفاوتی (کمبود علاقه)، مشکلات خواب (بیش از حد یا خیلی کم) یا کاهش وضوح ذهنی (مه مغزی) دارند. بسیاری از افراد نیز اضطراب یا غم و اندوه بیشتری را تجربه میکنند. در برخی موارد، افسردگی ممکن است بخشی از یک سندرم کرونا طولانی مدت به همراه علائم اضافی یا بدون آنها باشد.
چه چیزی باعث افسردگی در افرادی میشود که کرونا داشتهاند؟
دانشمندان هنوز در حال یادگیری علت افسردگی در افرادی هستند که کرونا داشتهاند. آنها میدانند که شرایط به افسردگی مرتبط با کرونا کمک میکند. به عنوان مثال، اگر درآمد خود را از دست دادهاید یا به دلیل ابتلا به کرونا مجبور به لغو برنامهها شدهاید، ممکن است به طور طبیعی احساس غم و اندوه کنید.
با این حال، به نظر میرسد ویروس ایجاد کننده کرونا به طور مستقیم بر مغز تأثیر میگذارد به طریقی که دانشمندان آن را به طور کامل درک نمیکنند. عفونتهای دیگر همچنین ممکن است سندرمهایی را ایجاد کنند که میتواند علائمی مانند افسردگی، ویروس اصلی سارس یا بیماری لایم را ایجاد کند.
دانشمندان در این باره نظریه پردازی میکنند که التهاب در ایجاد افسردگی با کرونا نقش دارد. ویروسی که باعث کرونا میشود، میتواند مولکولهای سیگنال دهی ایمنی را ایجاد کند که وارد مغز شده و بر خلق و خو، خواب، حس انگیزه و لذت شما تأثیر میگذارد. دانشمندان فکر میکنند التهاب در افسردگی نقش دارد، حتی در افرادی که هرگز کرونا نداشتهاند.
با این حال، ارتباط بین کرونا و افسردگی پیچیده است. ویروسی که باعث کرونا میشود به گیرندههای خاصی در مغز شما متصل میشود که ممکن است افسردگی را بدتر کند. برخی از دانشمندان حدس میزنند که سطوح پایین ویروس ممکن است در برخی از افراد مبتلا به کرونای طولانی مدت وجود داشته باشد که میتواند به علائم افسردگی کمک کند.
تغییرات در پاسخ ایمنی طبیعی (بیماری خود ایمنی) نیز ممکن است نقش داشته باشد، اما تحقیقات بیشتری در مورد رابطه بین بیماری خود ایمنی، کرونا و افسردگی لازم است.
عوامل خطر
به نظر میرسد برخی از افراد پس از کرونا در معرض خطر بیشتری برای افسردگی هستند. به عنوان مثال، زنان در مقایسه با مردان در خطر بیشتری قرار دارند که به طور کلی برای افسردگی نیز صدق میکند. افرادی که سابقه افسردگی یا سایر مشکلات سلامت روانی دارند نیز در معرض خطر بیشتری قرار دارند.
سایر اثرات سلامت روانی ناشی از همه گیری
این بیماری همه گیر به طور قابل توجهی میزان اضطراب و افسردگی را به طور کلی افزایش داد، حتی در افرادی که کرونا نداشتند. این امر به ویژه در اوایل همه گیری، قبل از اینکه واکسنها و درمانهای هدفمند در دسترس باشند، صادق بود. عدم اطمینان در مورد ویروس به ویژه استرسزا بود و زندگی مردم را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد.
این بیماری همه گیر همچنین اثرات گستردهتری داشت که بر اساس شرایط فردی متفاوت بود. برخی از مردم با از دست دادن یک عزیز یا مدیریت چالشهای فیزیکی برای به دست آوردن سلامتی خود، از جمله کرونای طولانی مدت، غمگین بودند.
مردم همچنین با اثرات غیرمستقیم ویروس مانند از دست دادن شغل و درآمد، انزوای اجتماعی و فرسودگی ناشی از افزایش مسئولیتها در خانه و کار مواجه بودند. مرگ و میر ناشی از الکل و میزان خودکشی نیز افزایش یافت.
بسیاری از این روند با کاهش تأثیر کرونا و پیشبینی بیشتر نتایج بیماری بهبود یافت. برخی از دانشمندان معتقدند که اثرات کلی بر سلامت روانی افراد، بیش از حد ارزیابی شده است.
با این حال، برخی از مردم هنوز با مشکلات سلامت روانی که ممکن است توسط شرایط مربوط به همه گیری ایجاد شده یا بدتر شده باشد، مقابله میکنند.
درمان افسردگی بعد کرونا چگونه است؟
افسردگی پس از کرونا نسبتاً شایع است و علائم با گذشت زمان در اکثر افراد کاهش مییابد.
اگر افسردگی شما به شدت در زندگیتان دخالت میکند، با یک درمانگر یا متخصص سلامت روان تماس بگیرید. این کار بسیار مهم است اگر شما به خودآزاری یا خودکشی فکر میکنید. آنها میتوانند به شما کمک کنند تا بهترین راه را برای پیش رفتن در این زمان تعیین کنید.
اگر شما در حال تجربه افکار خودکشی هستید، با شماره اورژانس یا خط ملی پیشگیری از خودکشی تماس بگیرید و با یک مشاور آموزش دیده ارتباط برقرار کنید. اگر شما یا یکی از عزیزانتان در معرض خطر هستید، با شماره اورژانس تماس بگیرید. برای منابع بیشتر سلامت روان، میتوانید سایر مطالب موجود در سایت را مطالعه کنید.
حتی اگر علائم شما کمتر شدید باشد، دریافت برخی نظرات از یک درمانگر اغلب مفید است. بسته به وضعیت و ترجیحات شخصی خود، ممکن است درمانهای دارویی برای افسردگی یا مشاوره مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) را در نظر بگیرید.
بسیاری از افراد از یک رویکرد جامع و چند وجهی برای درمان افسردگی بهرهمند میشوند. برخی از ملاحظات برای کمک به شما در مقابله شامل موارد زیر است:
- کاهش عوامل استرس زا: مسئولیتها را (در صورت امکان) به روشی که برایتان عملی است کاهش دهید.
- به مجموعه ارتباطات حمایتی شخصی خود تکیه کنید: راههایی برای ارتباط با دیگران پیدا کنید، حتی اگر بیشتر احساس کنید که میخواهید گوشهگیری کنید.
- به طور منظم ورزش کنید: سعی کنید به شیوهای ورزش کنید که از آن لذت می برید، اما سرعت خود را افزایش دهید و بیش از حد آن را انجام ندهید. بیرون رفتن در طبیعت نیز میتواند مفید باشد.
- به رژیم غذایی خود توجه کنید: مطمئن شوید که به اندازه کافی غذا میخورید. سعی کنید غذاهای کامل با پروتئین، فیبر، ویتامینها و مواد معدنی را بر غذاهای فرآوری شده با مقدار زیادی شکر در اولویت قرار دهید.
- اولویتبندی خواب: اگر بیش از حد میخوابید، اهداف کوچکی را برای کمک به بیرون آمدن از رختخواب و درگیر شدن در یک کار تعیین کنید.
- برای فعالیتهای مورد علاقه خود وقت بگذارید: حتی اگر احساس نکنید که به دنبال سرگرمیهای خود هستید، گاهی اوقات پس از شروع، لذت دوباره انجام یک کار برمیگردد.
- تکنیکهای ذهن و بدن یا کاهش استرس را امتحان کنید: رویکردهایی مانند تای چی، یوگا، مدیتیشن، ماساژ، تجسم هدایت شده یا دعا ممکن است کمک کند. برخی از افراد گزارش میکنند که بعد از رویکردهای جایگزین مانند طب سوزنی بهبود یافتهاند.
- با خودتان مهربان باشید: با خودتان همدردی کنید و به خودتان یادآوری کنید که تقصیر شما نیست که در حال گذراندن یک دوران سخت هستید.
یک رویکرد جامع نیز ممکن است بهترین تأثیر را داشته باشد اگر شما افسردگی را در زمینه علائم دیگر کرونای طولانی مدت داشته باشید. شاید بخواهید با یک کلینیک کرونای طولانی مدت (امکانات متخصص در مراقبتهای کرونای طولانی مدت) ارتباط برقرار کنید، جایی که آنها میتوانند تخصص و رویکردهای درمانی بیشتری را ارائه دهند.
مطلب پایانی
کرونا باعث افزایش خطر افسردگی هم در طول ابتلای فعال و هم برای ماههای بعد میشود. گاهی اوقات، این مسئله بخشی از یک سندرم کرونای طولانیتر است که میتواند شامل علائم اضافی مانند درد، سرگیجه، مه مغزی و خستگی باشد.
انزوای اجتماعی و سایر عوامل مربوط به کرونا بر سلامت روانی بسیاری از مردم تأثیر منفی میگذارد. اما به نظر میرسد که ابتلا به ویروس، شما را بیشتر مستعد افسردگی میکند؛ چه با التهاب و چه با سایر تغییرات نامشخص مغز.
یک رویکرد جامع در مدیریت علائم افسردگی مرتبط با کرونا بهترین تأثیر را دارد. اغلب، ترکیبی از درمان روانشناختی، دارو، رویکردهای ذهن و بدن، تغذیه جامد و سایر تغییرات سبک زندگی مورد نیاز است.
منبع: